پیوندهای خاموش میان اسماعیل خان و ایران:

افغانستان در چهار دهه‌ی اخیر، در موارد متعددی به صحنه‌ی رقابت کشورهای همسایه، منطقه و جهان مبدل شده، تعداد زیادی از کشورها، گاها به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم از طریق اجیرنمودن چهره‌های کلیدی، خواستار تامین منافع نامشروع‌شان درون مرزهای این کشور بوده اند.

از زمان سقوط حاکمیت کمونیست‌ها در افغانستان، جنگ‌سالاران بدنام به عنوان مهره‌ای ارزان و کارآمد در خدمت قدرت‌های بیگانه قرارگرفته و از انجام هیچ خیانتی‌ در راستای رسیدن به جاه و مقامی بالاتر دریغ نورزیده اند.

در جریان جنگ‌های داخلی پس از سقوط رژیم کمونیستی و حتی سال‌های جمهوریت، چهره‌های شناخته‌شده‌‌ای که یک زمان شعار جهاد و مقاومت علیه بیگانگان را سر می‌دادند، هرکدام به نوعی به منابع بیرونی وابسته بودند.

افرادی نظیر عبدالرشید دوستم در شمال، عبدالعلی مزاری و کریم خلیلی در مرکز، محمد محقق در مناطق هزارجات، برهان‌الدین ربانی و احمدشاه مسعود در شمال شرق، عبدالرسول سیاف در اطراف کابل و دیگر فرماندهان محلی، هرکدام به گونه‌ای متکی بر پشتیبانی خارجی فعالیت می‌کردند.

این وابستگی‌ها نه‌تنها در سطح کمک‌های نظامی، بلکه شامل تامین مالی، فراهم کردن امکانات تبلیغاتی، دادن پناهگاه، آموزش نظامی و حتی فشارهای سیاسی از طریق مجامع بین‌المللی نیز می‌گردید؛ حمایت‌هایی‌که هرکدام‌شان در مقابل خیانت‌هایی بزرگ انجام می‌شد.

در این میان، اسماعیل خان، والی پیشین هرات و از فرماندهان برجسته‌ای که با استفاده از نام جهاد به مقام و منصب رسید، از جمله چهره‌هایی بود که وابستگی آشکاری به یکی از قدرت‌های خارجی داشت.

ارتباطات نزدیک وی با حکومت ایران در طول سالیان مختلف، از دوران جهاد علیه اتحاد شوروی وقت گرفته تا دوران جنگ‌های داخلی و سپس جمهوریت، جریانی نبود که برای اهل خرد پوشیده بماند.

اسماعیل خان که پس از شکست رژیم کمونیستی و سقوط هرات در سال (۱۳۷۱ ه‍ ش) به قدرت رسید، گسترش ارتباطات خود با ایران را در اولیت کاری خود قرار داد.

در طرف مقابل، حمایت‌های همه‌جانبه‌ی مالی و سیاسی ایران به اسماعیل خان باعث شد تا بقای وی بر اریکه قدرت در هرات و بخش‌هایی از غرب افغانستان در مدت‌زمان زیادی ادامه یابد؛ چراکه وجود اسماعیل خان در هرات، بگونه‌ای ضامن تامین منافع مشروع و حتی غیر مشروع ایران شمرده می‌شد.

همین امر نیز موجب شد تا اسماعیل خان هرگاه در برابر تهدیدات جدی قرار گرفته و راه دیگری برای نجات خود نمی‌یافت، به‌سوی ایران فرار کرده و نزد باداران خود پناه گیرد.

بگونه‌ی مثال:

  • پس از حمله‌ی طالبان به هرات در سال ۱۳۷۴ و سقوط این شهر، اسماعیل خان مجبور شد به ایران فرار کند.
  • مدتی بعد در سال ۱۳۷۷ نیز پس از فرار از اسارت طالبان، بار دیگر به ایران رفت.
  • در سال ۱۴۰۰ نیز پس از فروپاشی حکومت جمهوریت و تصرف مجدد هرات توسط طالبان، اسماعیل خان ناگزیر شد سومین بار به ایران پناه ببرد؛ فرارهای مکرری‌که ایران را همچون تکیه‌گاه اصلی او در زمان بحران معرفی نمود.

در بخش‌های بعدی این سلسله به واکاوی هر بیشتر رابطه‌ی پنهان اسماعیل خان با حکومت ایران پرداخته و پرده از فعالیت‌های وی در راستای تامین منافع ایران، برخواهیم داشت، ان‌شاءالله.

ادامه دارد…

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version