هرات در چنگال جنگ خانوادگی:

جنگ‌سالاران افغانستان، آن‌هایی‌که یک زمان در رکاب مجاهدین برحق این سرزمین قرار داشتند، چه در زمان جهاد علیه شوروی و جنگ‌های ویران‌گر داخلی، فرزندان و جگرگوشه‌های‌شان را از میدان‌های نبرد دور نگه می‌داشتند؛ میدان‌هایی که سرشار از خون جوانان فریب‌خورده این سرزمین شده بود.

در روزهای بعد از پیروزی ملت افغانستان بر حکومت کمونیستی و شکست اشغالگران، رهبران خودخوانده، تعداد زیادی از مردم را با شعارهای گوناگون فریب داده و از آن‌ها به عنوان هیزم جنگ‌ها و خصومت‌های شخصی خودشان استفاده می‌نمودند، پسران و دختران‌شان اما، با پول این ملت بیچاره، جهت تحصیل و یا عیش‌ونوش به خارج از کشور فرستاده می‌شدند.

در این میان اسماعیل خان نیز از دیگر جنگ‌سالاران استثنا نبود، چراکه میرویس صادق، فرزند بزرگش، زمانی‌که هرات بخاطر جنگ‌های اسماعیل خان در آتش جنگ و ویرانی می‌سوخت، وی در فرانسه، به‌دور از دغدغه‌های مردم این سرزمین، مشغول تحصیل بود.

در کنفرانس بن؛ مجلسی که جنگ‌سالاران برای خدمت به منافع باداران غربی‌شان سوگند وفاداری یاد کردند و با دستانی آلوده به خون بی‌گناهان، دوباره بر کرسی‌های قدرت نشستند، میرویس صادق به نمایندگی از پدر جنگ سالارش در این بزم نامبارک شرکت نمود و در نتیجه کرسی وزارت کار و امور اجتماعی را در دولت موقت در اختیار گرفت.

وی در زمان دولت انتقالی در جوزای سال ۱۳۸۱ به عنوان وزیر هوانوردی منصوب گردید و تا زمان کشته‌شدنش در روز ۲۲ جوزای ۱۳۸۲ به‌عنوان یکی از چهره‌های بانفوذ و نزدیک به حلقه قدرت در دولت باقی ماند و نقشی فعال در تحکیم جایگاه سیاسی پدرش، اسماعیل خان، ایفا می‌کرد.

پس از کشته شدن میرویس صادق، شهر هرات به‌سرعت وارد یک وضعیت بحرانی شد و جنگ‌های شدیدی بین نیروهای اسماعیل‌خان و نیروهای ظاهر نایب زاده قومندان فرقه هفدهم هرات آغاز گردید؛ فردی که ادعا می‌شد، مسئولیت ترور صادق را بر عهده داشته است.

بعد از پخش خبر ترور میرویس صادق، شهر هرات چهره نظامی به خود گرفت، بازارها تعطیل و مردم رنج‌دیده این دیار به خانه‌های‌شان پناه گرفتند؛ گویا این مردم هرات بودند که باید تاوان خصومت‌های شخصی جنگ‌سالاران و اعضای خانواده‌شان‌را می‌پرداختند.

درگیری‌ها از ساعت ۴ بعد از ظهر، با سلاح‌های سبک و سنگین میان مزدبگیران اسماعیل خان و نیروهای فرقه هفدهم شهر آغاز شد؛ نبردی که بعد از برجای‌گذاشتن خسارات سنگین مالی و جان‌باختن بیش از ۱۰۰ نفر، با میانجی‌گری حکومت مرکزی پایان یافت.

اسماعیل خان در حالی‌که خود را امیر مجاهدین می‌نامید و همیشه در سخنرانی‌هایش از قربانی‌ها و فداکاری‌های رزمندگان جهاد یاد می‌کرد، اما در عمل، کمترین توجهی به قبور شهدا و خانواده‌های‌شان نداشت.

قبرستان شهدای گمنام هرات یکی از شواهد دال بر این ادعاست؛ بگونه‌ای که سال‌ها بدون رسیدگی و پر از خاک و زباله رها شده بود و بسیاری از خانواده‌ها برای ساخت سنگ قبر ساده هم باید از جیب خود هزینه می‌کردند.

در مقابل، مرقد میرویس صادق با سنگ مرمر، گنبد بزرگ، دیوارهای بلند، برق، باغچه و حتی نگهبان ساخته شد، چندین جریب زمین بیت‌المال را غصب کرده مقبره پر زرق و برق ساخته و ده‌ها قبر مربوط به اهالی هرات را بخاطر کشیدن سرک الی باغی که در آن پسرش دفن است تخریب کرد.

مقبره‌ای که به‌گفته‌ی برخی نزدیک به یک میلیون دالر هزینه برداشت، آن‌هم نه از جیب شخصی اسماعیل خان، بلکه از پول بیت‌المال ملتی‌که نان شب خود را نداشتند.

این‌گونه بود که مردم هرات، به‌جای دیدن عدالت و آرامش، قربانی بازی‌های قدرت و خودخواهی جنگ‌سالارانی شدند که از نام جهاد در راستای رسیدن به منافع خود استفاده کردند؛ رخبران خودخوانده‌ای که بجای خدمت‌گزاری برای مردم، زندگی و آرامش‌شان را قربانی خواسته‌های خود کردند و دردی تازه بر زخم‌های کهنه‌شان افزودند.

ادامه دارد…

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version