در بیست سال حاکمیت دست‌نشاندهٔ جمهوریت، بسیاری از قدرت‌های جهانی و غربی در افغانستان، تحت عناوین گوناگون و با پوشش‌های به‌ظاهر خیریه، فرهنگی و مدنی، اقدام به جلب و جذب نیروهای پنهانی و استخباراتی کردند. برای این هدف، صدها نهاد و مؤسسهٔ به‌ظاهر مدنی را ایجاد یا پشتیبانی نمودند تا هم به اجرای مأموریت‌های استخباراتی بپردازند و هم فرهنگ بیگانه و ضد ارزش‌های اسلامی را در جامعه ترویج و نهادینه کنند.

با سقوط حکومت جمهوریت به دست فرزندان مجاهد و آزادهٔ افغانستان، بساط نیروهای استخباراتی غربی که در پوشش نهادهای گوناگون فعالیت می‌کردند نیز برچیده شد و آنان ذلیلانه از کشور اخراج گردیدند.

اما پس از روی‌کارآمدن حکومت اسلامی و نقش‌برآب‌شدن نقشه‌های شوم دشمنان، آنان بیکار ننشستند. هر زمان که می‌بینند تلاش‌های بیست‌ساله‌شان در حال نابودی است و ارزش‌های اسلامی در حال شکوفایی می‌باشد، به خشم آمده و کارزارهای تبلیغاتی متنوعی را علیه حکومت سرپرست راه‌اندازی می‌کنند.

یکی از ابزارهای مهم این جنگ تبلیغاتی، استفاده از همان نهادهای مدنی و به‌اصطلاح «جنبش‌های زنان» است که در دورهٔ جمهوریت رسماً در ساختار حکومت نفوذ کرده و به ترویج اهداف غربی می‌پرداختند.

امروزه نیز این نهادها در خارج از کشور به‌عنوان بازوی فشار سیاسی و تبلیغاتی علیه حکومت سرپرست کار می‌کنند.

در روزها و ماه‌های اخیر، حرکت‌هایی تحت عنوان: «محکمهٔ مردمی برای زنان افغانستان»، «دفاع از حقوق زنان افغانستان»، «نه به آپارتاید جنسیتی» و مانند آن، از سوی همین نهادهای وابسته سازمان‌دهی شده است. هدف اصلی آن‌ها وارد کردن فشار بر حکومت سرپرست، سیاه‌نمایی در فضای بین‌المللی و به حاشیه کشاندن روابط دیپلماتیک کشورها با افغانستان می‌باشد.

این در حالی است که زنان افغانستان، در پرتو ارزش‌های اسلامی، از کرامت انسانی، امنیت جانی و حرمت اجتماعی برخوردارند؛ حقی که در بسیاری از کشورهای مدعی «آزادی و حقوق بشر» به‌طور چشم‌گیر نقض می‌شود.

زنان در محیط خانواده و اجتماع، بر اساس آموزه‌های اسلامی، دارای حق مالکیت، حق ارث، حق انتخاب همسر و حق تصرف در اموال خود هستند؛ حقوقی که در برخی کشورهای متمدن‌نما هنوز به‌طور کامل پامال و نادیده گرفته می‌شود.

با این وجود، نهادهای مدعی دفاع از حقوق بشر چشم بر واقعیات افغانستان می‌بندند و به جای درک واقعیت‌های موجود در افغانستان، به پخش و نشر خبرهای ساخته‌شده و وضعیت‌هایی که از ذهن و ضمیر مغرضانهٔ خود می‌سازند، متوسل می‌شوند.

تناقض آشکار در عملکرد آنان زمانی نمایان‌تر می‌شود که بدانیم همین مدعیان «حقوق بشر» و حامیان‌شان، در برابر فجایع روزمره‌ای که علیه زنان و کودکان فلسطینی رخ می‌دهد، سکوت مرگبار اختیار کرده‌اند. آنان به نام دفاع از حق تعلیم و آزادی زنان افغانستان، تجمع‌ها و بیانیه‌های پر سر و صدا صادر می‌کنند، اما چشم بر این حقیقت می‌بندند که زنان فلسطینی زیر بمباردمان‌های وحشیانه تکه‌تکه می‌شوند، مکاتب و دانشگاه‌های‌شان ویران و کتابخانه‌های‌شان به آتش کشیده می‌شود.

تاکنون حتی یک‌بار نیز شاهد برگزاری تجمع اعتراضی از سوی این نهادهای منادی «حقوق بشر» برای دادخواهی از زنان و دختران فلسطینی نبوده‌ایم. این تفاوت، خود بهترین گواه بر ماهیت سیاسی و ابزار بودن آنان جهت استفاده به خاطر اهداف خاص استخباراتی می‌باشد.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version