نشست اخیر مخالفین حکومت افغانستان در اسلامآباد، بار دیگر پرسشی جدی را در ذهن افکار عمومی ایجاد کرده است: این گروههای پراکنده و بیریشه به دنبال چه هستند و امیدشان به کدام پشتوانه بسته شده است؟
پاسخ روشن است؛ این چهرههای منفور، پس از ناامیدی از قدرتهای مطرح جهان، انتظار حمایت از کشوری را دارند که سالهاست، به تعبیر دقیق، به یک «کالبد توخالی» تبدیل شده است.
برای هیچکس پوشیده نیست که پاکستان امروز دیگر آن کشوری نیست که روزی میکوشید خود را قدرت منطقهای معرفی کند؛ کشوری که از هر زاویهای بررسی شود، گرفتار بحرانهای عمیق و پیچیده است:
- بحران اقتصادی:
با اندکی غور در وضعیت فعلی پاکستان درمییابیم که نرخ تورم در این کشور اکنون به بالاترین سطح طی سه دهه اخیر رسیده است. ارزش روپیه به شدت سقوط کرده و مردم در تهیه نان و مواد سوخت روزمره با مشکلات جدی روبرو هستند.
از سویی دیگر، وابستگی شدید این کشور به کمکهای صندوق بینالمللی پول و قرضههای خارجی، استقلال اقتصادی آن را کاملاً از بین برده است؛ به گونهای که بسیاری از کارشناسان اقتصادی، پاکستان را در آستانه ورشکستگی کامل توصیف میکنند.
- بحران سیاسی:
در بعد سیاسی نیز، اختلافات شدید میان احزاب و چهرههای مطرح سیاسی، زندانیشدن و بازداشت رهبران مخالف، سرکوب اعتراضات مردمی و درگیریهای خونین خیابانی، چهره سیاسی پاکستان را تیرهتر از همیشه ساخته است.
بیثباتی سیاسی سبب شده تا هیچ دولتی در این کشور توان برنامهریزی درازمدت برای اصلاح اوضاع را نداشته باشد.
- بحران امنیتی:
وضعیت امنیتی نیز در این روزها تعریف چندانی ندارد، چراکه ناامنی در ایالتهای مختلف پاکستان به اوج رسیده است. حملات مسلحانه، انفجارها و درگیریهای گروههای مختلف در بلوچستان، خیبر پشتونخوا و حتی شهرهای بزرگ مانند کراچی و لاهور، حکایت از ضعف واقعی دولت پاکستان و نداشتن کنترل بر اوضاع امنیتی دارد.
ضعف نیروهای امنیتی و ارتش و گسترش ناامنی در پاکستان، بیاعتمادی مردم را نسبت به حکومت چندین برابر کرده و وضعیت این کشور را همانند سالهای آخر جمهوریت ساقطشده افغانستان نشان میدهد.
- بحران اجتماعی:
فقر گسترده، بیکاری جوانان، مهاجرت گسترده به خارج، فساد اداری، تبعیض قومی و نبود عدالت اجتماعی، جامعه پاکستان را به سمت فروپاشی اخلاقی و اجتماعی سوق داده است.
اعتراضات مردمی در برابر قیمتها، کمبود انرژی و خدمات اساسی هر روز افزایش یافته و بر تعداد مخالفین حکومت افزوده میشود؛ وضعیتی که بر افول ادعای مردمیبودن حکومت پاکستان دلالت دارد و سیاسیون این رژیم را نگران ساخته است.
حال سوال این است: مخالفین حکومت افغانستان چرا به چنین کشوری دل بستهاند؟ کشوری که تا دیروز، آنگاه که بر کرسیهای نرم جمهوریت تکیه زده بودند، آن را بزرگترین دشمن خود میخواندند.
واقعیت این است که این جریانها در داخل افغانستان هیچ جایگاه مردمی ندارند. آنان نه تنها پایگاه اجتماعیشان را از دست دادهاند، بلکه به نمادهای شکست، فساد و وطنفروشی در اذهان عمومی تبدیل شدهاند.
در چهار سال گذشته، هر کشوری که به آن پناه برده و دست گدایی دراز کردهاند، جواب رد شنیده و با بیاحترامی کامل طرد شدهاند.
بنابراین، با برگزاری نشست در کنار ارتش منفور پاکستان، این گروهها نشان دادند که هنوز هم به بیگانگان به عنوان ناجی خویش مینگرند، غافل از اینکه پاکستان امروز دیگر توان حمایت از خود را ندارد، چه رسد به حمایت از پروژههای شکستخورده سیاسی مخالفین افغانستان.
مردم افغانستان به خوبی میدانند که نشست در پناه ارتش پاکستان و استخبارات بدنام این کشور، نشانهای از وابستگی و بیغیرتی سیاسی است؛ جریانی که سبب میشود مخالفین بیش از پیش از صحنه اجتماعی افغانستان حذف شوند.
ناگفته نماند که مخالفین حکومت افغانستان نه تنها متحد نیستند، بلکه اختلافات شدید میان رهبرانشان باعث شده تا هیچ صدای واحدی نداشته باشند و در نتیجه این نشستها بیشتر از آنکه به اتحاد بینجامد، اختلافات را عمیقتر خواهد کرد.
تکیه بر پاکستان (کشوری که خود در جهان با بحران مشروعیت مواجه است) اندک اعتبار سیاسی مخالفین را نیز نزد کشورهای دیگر از بین خواهد برد.
در این میان، مردم افغانستان نشست اسلامآباد را به چشم تلاش بیثمر یک گروه شکستخورده میبینند که تنها برای زنده نگهداشتن نام خویش، به هر طناب پوسیدهای چنگ میزند.
در نتیجه، باید گفت که نشست مخالفین افغان در اسلامآباد نه تنها هیچ دستاوردی برای آنان نخواهد داشت، بلکه به معنای واقعی کلمه به زیانشان تمام خواهد شد؛ چراکه آنان با چشم دوختن به «کالبد توخالی» پاکستان، مسیر زوال خود را سرعت میبخشند.
بیگمان، این گونه نشستها چیزی جز نمایش بیپایانی از ناتوانی، وابستگی و انزوای مخالفین نیست و نتیجه نهایی آن، رسوایی بیشتر در برابر ملت افغانستان خواهد بود.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.