قرار است در ادامه سلسله نشستهای دوحه در مورد افغانستان، چهارمین نشست نیز برگزار شود که در اجندای آن بیشتر موضوعاتی چون تعامل کشورهای جهان با افغانستان و همچنین به رسمیت شناختن حکومت فعلی افغانستان خواهد بود. این نشست هم برای افغانستان، هم برای سازمان ملل متحد و هم برای دیگر طرفهای بینالمللی مهم است. اگرچه این نشستها در ابتدا طوری طراحی شده بودند که مهرههای آزموده شده و فرسوده دوران جمهوریت سرنگونشده نیز به نامهای مختلف در آن شرکت کنند، اما زمانی که حکومت سرپرست با این کار مخالفت جدی کرد، آنها از شرکت در این جلسات محروم شدند.
با توجه به گذشته سلسله نشستهای دوحه، پیشبینی میشود که احتمالاً در این نشست نیز در مورد موارد بسیار مهمی بحث خواهد شد، اما اینکه نتایج آن چقدر ملموس خواهد بود، پس از نشست مشخص خواهد شد. با این حال، یک موضوع مهم که از هم اکنون مشخص است، این است که در این نشست به مهرههای سفارشی، فرسایشی و ناکام اجازه شرکت داده نمیشود بلکه نمایندگان حکومت فعلی به نمایندگی از افغانستان و افغانها به طور مستقیم در آن شرکت کرده و با طرفهای ذیربط در مسئله افغانستان به طور مستقیم گفتگو خواهند کرد.
گروهها، دستهها، جبههها و تشکلهای مستقر در خارج از افغانستان باز هم از شرکت در این نشست محروم هستند، زیرا اکنون همه فهمیدهاند که آنها نمیتوانند از کسی نمایندگی کنند و صرفاً برای حفظ منافع بیگانگان و به اشاره آنها برای شرکت تلاش میکنند، اما شرکت آنها از پیش منتفی است. این امر گروهها و جبهههای مقیم خارج که با نامهای مقاومت، آزادی و غیره فعالیت میکنند را به شدت نگران کرده و فکر میکنند که شاید با این کار بیشتر منزوی شده و از چشم مردم بیفتند.
آنها اکنون در این باره اعلامیه صادر میکنند، هشدار میدهند، گاهی از تبعیض صحبت میکنند، گاهی از اعطای حقوق و ارزشهای غربی به زنان افغان حرف میزنند و هر بار چیزی میگویند. اما واقعیتهای زمینی و عینی کاملاً متفاوت است؛ اینجا زنان در پرتو شریعت و احکام و نصوص اسلامی از حقوق خود برخوردار شدهاند، عزت، مال و جانشان حفظ شده، از ازدواج اجباری، «بد دادن»(ازدواج در بدل خونبها یا فیصله دعوا) و سایر موارد نقض حقوقشان جلوگیری شده و همچنین از حقوق بسیاری مانند ارث برخوردار هستند.
وضعیت زنان افغانستان در طول تاریخ به اندازهای که در دوران جمهوریت سرنگونشده و در زمان تحمیل ارزشها و حقوق غربی خراب بود، هرگز خراب نبوده است. در آن زمان همین افرادی در قدرت بودند که امروز به نامهای مختلف جبهه و گروه تشکیل دادهاند و اکنون خود را مدافع حقوق زنان میدانند.
حرف اصلی این است که این گروهها و جبههها تنها از ترس انزوا، بیاعتباری و از بین رفتن حیثیت خود این صحبتها و مسائل را مطرح میکنند. چهره واقعی و کارنامه آنها نه تنها برای افغانها در داخل کشور، بلکه برای خارجیها نیز مانند آفتاب روشن است. بنابراین، این گروهها به سمت زوال، انزوا و تنش در حرکتند، کشتیشان در حال غرق شدن است و اکنون برای بازگرداندن حیثیت و اعتبار از دست رفته خود، چنین اظهاراتی را بیان میکنند.
این نشست دوحه هم برای افغانستان و هم برای بقیه جهان فرصت خوبی است، آنها میتوانند به عنوان نمایندگان واقعی، خواستهها و نگرانیهای خود را به صراحت به یکدیگر بگویند و به نتایج ملموسی برسند، برای سازمان ملل و سایر طرفهای درگیر در مسئله افغانستان نیز شایسته است که به جای بحثهای حاشیهای، بر روی موضوعات اصلی بحث کنند و در قضیه افغانستان با صداقت و بر اساس واقعیتهای زمینی عمل کنند، زیرا آنها تمام راههای دیگر را آزمودهاند و نتیجه آن را هم دیدهاند که به نفع هیچکس نبود.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.