نویسنده فواد امیری
همان سال اول تاسیس پاکستانِ تحت کنترل انگلیس، به شورش‌های فرقه‌ای منجر گردید.
با تشکیل پاکستان، انگلیس برای دمیدن در آتش اختلاف، به شکل برنامه ریزی شده ای، لیست های جداگانه از نمایندگان مسلمانان و هندو را برای انتخابات محلی، درست کردند و کرسی های متفاوتی برای سیاست‌مداران مسلمان و هندو در نظر گرفته شده بود (یعنی خود شان برای تعیین مقامات پاکستانی و هندی دست به کار شدند و حکومت های دست نشانده خود بنا نهادند).
مهم ترین دستاویز برای کنترل قدرت پاکستان تازه تاسیس شده، تفرقه افکندن میان مسلمانان بود، مردمی که تمام هندوستان را وطن خود می‌دانستند اما دلیل مسلمان بودن از سرزمین خود آواره شدند و هندوها خانه های شان را صاحب شدند، این نوعی از کوچ اجباری است که در تمام تاریخ کمتر به آن پرداخته شده است.

گویند «سالی که نیکوست، از بهارش پیداست» کشتار مردم بنگالی ساکن پاکستان شرقی (بنگلادش) توسط نیروهای مسلح پاکستان غربی (پاکستان امروزی) که منجر به مرگ ۳۰۰ هزار تا ۳ میلیون نفر شد. همچنین به ۲۰۰ هزار تا ۴۰۰ هزار زن بنگالی تجاوز شد؛ دلیل عمده آن این بود که آنها زنان بنگلادیشی را دارایی عمومی اعلام کردند! در جریان این نسل‌کشی حدود ۸ تا ۱۰ میلیون نفر که بیشتر آن‌ها هندو بودند به کشور هند پناه بردند (تنها مسلمانان را به خاک و خون کشیده شدند).
علت اینکه خانات قلات در بلوچستان از حکومت مرکزی پاکستان اطاعت نکردند چیست؟ چرا احزاب جدایی طلب بلوچ و پشتون به وجود آمدند؟ آیا دین و مذهب بلوچ و پشتون با پاکستان یکی نیست؟
تاریخ بلوچستان گواه است که این مردم سلحشور، به هیچ فرمانروایی، سر تعظیم فرود نیاورده و همواره مستقل زیسته اند. احمدشاه ابدالی نیز بعد از رسیدن به قدرت، از طریق نرمش و نوازش رهبران بلوچ در صدد گسترش سلطه خویش به آن مناطق گردید، اما پاکستانی آن نرمش احمد شاه ابدالی را هرگز نمی‌توانند داشته باشند، آنها فقط با زور سخن می‌گویند و حکومت شان بر زور و جبر استوار است!
پنجابی ها بلوچ ها را تحقیر کرده، جانور فکر می کنند در حالی که دولت پاکستان خود تروریست است و از بدوِ ایجاد تاکنون، جز تفرقه بین مسلمانان، دست آوردی نداشته است.
در آن روی سکه؛ انگلیس با هم پیمانانش و در عدم وجود خلافت عثمانی، کشور های عربی را طبق میل خود تجزیه نمودند و حکام خائن را بر کرسی دولت نشاندند.
عرب که دارای یک دین، یک زبان و هزاران مشترکات دیگر بودند توسط مرز های تخیلی محاط شدند.
الان در نقشه جهانی ۲۲ کشور عربی وجود دارد که اکثریت آنها دارای حکومت سکولار و حتی اسلام ستیز اند.
انگلیس به اهداف زیادی رسید؛ ایجاد تفرقه بین مسلمانان، ایجاد حکومت های دست نشانده، کشت و کشتار های دوامدار و هزاران دست‌آورد شیطانی دیگر ولی به این هم قناعت نکرد با خود گفت «من بدن مسلمانان را با امراض گوناگون مبتلا ساختم اما برای هر مرض دوایی وجود دارد و طبق تحقیقات دانشمندان ما، برای سرطان تاکنون هیچ دوایی پیدا نشده است پس برای اینکه این بدن به زودی از بین برود و یا حداقل زمان بیشتری مصاب باشد باید درآن یک غده سرطانی ایجاد کنم! هر زمانی که دوایی برای سرطان پیدا کردند من آن را با میکروب های دیگری (حکام خائن عرب) که درین بدن به وجود آوردم تقویت میکنم!»
چنین شد که سرطان مذکور در اولین قبله مسلمانان به وجود آمد و تا امروز که شاهد آن هستیم توسط انگلیس و نوچه های آن حمایت میشود.
این بحث ادامه دارد…

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version