نویسنده: محمد فاتح غزنوی

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

سنت الهی بر این قرار دارد که ملت‌ها را برای آزمایش بر یکدیگر مسلط می‌کند تا در این امتحان، افراد خوب از بد جدا شوند و حجت بر همه تمام شود.

همچنین، شایان ذکر است که طبیعت بشری با اشغال و ظلم سازگار نیست و همواره در برابر آن ایستادگی می‌کند؛ حتی حیوانات هم تجاوز به قلمرو خود را تحمل نمی‌کنند و در برابر آن واکنش نشان می‌دهند.

افغانستان به مدت بیست سال توسط آمریکا و هم‌پیمانانش اشغال و به‌صورت همه‌جانبه مورد تجاوز قرار گرفته بود؛ آن‌ها از زمین و هوا، تمامی امکانات نظامی و اطلاعاتی خود را برای مقابله با ملت قهرمان افغانستان به کار گرفتند.

در نتیجه این اشغال، نظام نوپای امارت اسلامی مجبور به عقب‌نشینی از شهرها و استقرار در کوه‌ها و مناطق اطراف آن‌ها شد.

در جریان این بیست سال، ظلم و وحشتی بر مردم افغانستان و مجاهدین امارت اسلامی وارد آمد که بشر نظیر آن را کمتر مشاهده کرده است.

ده‌ها هزار عالم دین، حافظ قرآن، طالب‌العلم، محصل، متعلم و مجاهد به شهادت رسیدند، و هزاران تن دیگر به زندان‌های وحشیانه فرستاده شدند، ده‌ها هزار نفر دیگر نیز مجروح و معلول گردیدند.

هزاران زن بی‌سرپناه شدند و صدها هزار کودک معصوم یتیم گردیدند، خانه‌ها ویران شد و روزهای روشن برای مردم، به شب‌های تاریک و سیاه تبدیل شد.

مساجد، مدارس، بازارها و روستاها بمباران و با خاک یکسان شدند، قرآن کریم در محضر عام توهین شد و مقدسات مسلمانان مورد اهانت قرار گرفت.

به‌طور خلاصه، جنایات و ستم‌های بی‌شمار بر مردم و مقدسات آن‌ها روا داشته شد و از نظر قانون اسلامی و جهانی، زمینه قیام و انتقام فراهم گردید.

سوال مهم این است که رهبران شر و فساد و بغاوت در برابر اشغالگران چه کردند؟

برای ملت افغانستان و مردم جهان مثل روز روشن است که این فسادکاران تاریخی و بغاوت‌گران بزدل نه در کنار اسلام ایستادند و نه با ملت خود.

در این شرایط سخت، آن‌ها با اشغالگران هم‌دست شده و در مقابل اسلام و مجاهدین برحق افغان صف‌آرایی کردند؛ مانند ربات‌های بی‌جان در خدمت اشغالگران قرار گرفتند.

تمام امکانات خود را در اختیار اشغالگران گذاشتند و در تعقیب مجاهدین از کوهی به کوه دیگر رفتند، هزاران مسلمان بی‌گناه را به شهادت رساندند و ده‌ها هزار تن دیگر را مجروح و زندانی کردند.

اگر رهبران بغاوت، حس غیرت و دفاع در برابر اشغال داشتند، هرگز با اشغالگران هم‌دست نمی‌شدند، بلکه در برابر آن‌ها می‌جنگیدند.

آشکار است که برای بغاوت‌گران، اشغال، توهین، تحقیر، غلامی و خدمت‌گزاری هیچ اهمیتی ندارد و هرگز در برابر این مسائل حساس نبوده‌اند و نخواهند بود.

حالا که نظام اسلامی با قربانی‌های بی‌شمار و لطف خداوند بزرگ برپا شده است، بغاوت‌گران با بهانه‌های مختلف دست به شرارت می‌زنند و مردم ناآگاه را علیه نظام اسلامی تحریک می‌کنند.

از جمله بهانه‌های واهی که جبهه بغاوت همواره به‌عنوان دلیل بغاوت خود مطرح می‌کند، ضایع شدن حقوق، تجاوز و اشغال است؛ با این کلمات سعی دارند مجاهدین امارت اسلامی را متهم کنند.

به‌زعم فاسد بغاوت‌گران، امارت اسلامی بر مناطق آنان تسلط یافته و حقوقشان را ضایع کرده است و به همین دلیل، بغاوت خود را مشروع جلوه داده و جنگ خود را حق می‌دانند.

اما هرکس که از اوضاع افغانستان آگاهی داشته باشد، معنای اشغال و تجاوز را درک کند، امارت اسلامی را بشناسد و از اعمال گذشته بغاوت‌گران مطلع باشد، به یقین می‌داند که تمام بهانه‌های جبهه بغاوت بی‌اساس و بی‌مورد است.

هیچ مجوز شرعی، ملی یا عرفی برای بغاوت وجود ندارد و بهانه‌های اشغال، تجاوز به حقوق و ضایع شدن کرامت، فقط برای گمراهی مردم و ادامه شرارت است.

امارت اسلامی هرگز منطقه کسی را اشغال نکرده و بر حقوق و حرمت کسی تجاوز نکرده است؛ بلکه برای احیای حقوق مردم با تمام توان تلاش کرده است.

ملت افغانستان به عدالت شرعی و اجتماعی امارت اسلامی شک ندارد و تاکنون عدالت این نظام اسلامی را با چشمان خود مشاهده کرده‌اند.

بنابراین، شعارهای میان‌تهی جبهه بغاوت تأثیری بر ملت نخواهد داشت و جز رسوایی، منفعتی برای آن‌ها نخواهد داشت.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version