احمدشاه مسعود که زمانی یکی از اعضای گروه مجاهدین علیه شوروی‌ها بود، در مدت زمان کم توانست با ایجاد ارتباط و همکاری مستقیم و غیرمستقیم با شوروی و کشورهای دیگر، جایگاهی برای خود به دست آورد. او به یاری دستگاه‌های استخباراتی خارجی توانست عده‌ای را گرد خود جمع کند و شهرتی به دست آورد. در اوج نبرد با شوروی‌ها، او همراه با افرادش در شمال کابل، پنجشیر و مسیر مهم سالنگ با شوروی‌ها به توافق رسید که نیروهای تحت فرمانش، در این مناطق دیگر بر روس‌ها حمله نکنند و حتی جلو گروه‌های دیگر مجاهدین را که دست به چنین کاری می‌زدند، باید بگیرد.

در برابر این توافق، شوروی‌ها امتیازات مادی مشخصی به مسعود و یارانش در نظر گرفتند و همین امر روابط مسعود با شوروی را نزدیک‌تر ساخت. تا جایی که نیروهای شوروی در پنجشیر آزادانه رفت‌وآمد می‌کردند و چکر می‮زدند. مسعود نه‌ تنها مانع هرگونه حمله بر شوروی‌ها در شمال کابل، پروان، سالنگ و جبل‌السراج می‌شد، بلکه چندین بار با مجاهدینی که در قره‌باغ، کلکان، استالف و سالنگ‌ها علیه شوروی‌ها کمین می‌گرفتند، درگیر جنگ شد.

مسعود علاوه بر شوروی‌ها، با تاجکستان، ایران، پاکستان، فرانسه، انگلستان و سازمان‌های استخباراتی آمریکا نیز روابط تنگاتنگ داشت. آن‌ها بر او و پیروانش سرمایه‌گذاری می‌کردند تا جایی که کسی توان بازداشتن او را از اعمال نادرستش نداشت. مسعود شورای نظامی نظار را بنیان نهاد و به یکی از چهره‌های اصلی حزب جمعیت بدل شد. مسعود و یارانش که پول، سلاح و حمایت گسترده خارجی در اختیار داشتند، به یک طرف قدرتمند در جنگ‌های داخلی افغانستان تبدیل شدند. آنان هزاران افغان بی‌گناه را کشتند، شکنجه دادند، زندانی کردند و شماری از آنان تا هنوز ناپدید هستند.

از میان مهم‌ترین جنایات مسعود و اطرافیانش می‌توان به قتل‌عام هزاران تن از مردم هزاره در افشار کابل تنها در یک روز، کشتار و آزار هندوها و غصب زمین‌هایشان، بی‌حرمتی به ناموس مردم در مکروریان کابل، غارت خانه‌ها و کشتار مردم اشاره کرد. پس از کشته شدن مسعود، پیروانش به جنایات و وحشت‌های بیشتری دست زدند؛ در دوران نخست امارت اسلامی نیز اسیران جنگی را می‌کشتند، شکنجه می‌کردند و ناخن‌هایشان را می‌کشیدند. آن‌ها معادن قیمتی پنجشیر را در برابر دریافت کمک‌های خارجی در دست بیگانگان داده بودندکه بدون هیچ ترسی هرچه می‌خواستند در پنجشیر انجام می‌دادند.

زمانی که ائتلاف جهانی به رهبری آمریکا بر افغانستان حمله کرد، پیروان مسعود نخستین گروهی بود که به استقبال اشغال رفت و لبیک ۉفت. آنان با حمایت مستقیم خارجی‌ها وارد کابل شدند، دست به غارت و کشتار زدند و مردم بی‌گناه را در کوچه و خیابان‌ها به گلوله می‮بستند و به یک مرحله طولانی ظلم و وحشت روی آوردند . این بار جسورتر از همیشه بودند، زیرا مطمئن بودند که نیروهای خون‌ریز جهانی به رهبری آمریکا پشت‌شان ایستاده‌اند و از آنان دفاع می‌کردند.

در دوران بیست سال اشغال، هواداران مسعود تلاش کردند او را به‌عنوان قهرمان ملی بر مردم تحمیل کنند. پس از این تبلیغات، خانواده‌اش به نام او کمک‌ها، فندها و بودجه‌های کلان دزدی دریافت کردند، بنیادهایی به نامش ساختند و زیر نام او دست به غارت زدند و زمین ها را غصب کردند. آمریکا در دوره اشغال، بخش بزرگی از قدرت دولت دست‌نشانده را به آنان سپرد و نهادهای امنیتی را از افراد نزدیک به مسعود پر کرد. به همین دلیل دست بالا داشتند، هزاران بی‌گناه قربانی ساختند، زندانی و شکنجه کردند، فجایع و مظالم بزرگی مرتکب شدند.

پیروان مسعود در بیست سال اشغال برای ترویج دموکراسی غربی، از بین بردن ارزش‌های اسلامی و بومی و رواج فساد اجتماعی، شراب‌نوشی، قمار، غصب، آدم‌ربایی و تفنگ‌سالاری تلاش‌های فراوانی کردند. آن‌ها حتی روزی را به نام مسعود (۱۸ سنبله) به رخصتی رسمی اضافه کرند که در آن روز کابل و دیگر شهرها دچار آشوب، هرج و مرج می‌شد، مغازه‌ها در روز روشن غارت می‌گردید و مردم بی‌گناه در سرک‮ها با گلوله کشته می‌شدند. علاوه بر این، پیروان مسعود در داخل و خارج افغانستان چنان فساد مالی و اخلاقی گسترده‌ای به راه انداختند که در تاریخ کم سابقه است.

امروز مردم افغانستان در نبود آنان نفسی به راحتی می‌کشند. اوضاع به حالت طبیعی بازگشته است؛ نه کسی می‌تواند زمین دیگری را غصب کند، نه کسی قادر است به زور آدم‌ربایی کند یا از مردم باج بگیرد، و نه کسی جرئت دارد مردم را به زندان و شکنجه بکشاند. پیروان مسعود اکنون در کشورهای غربی به سر می‌برند و هر روز در تلاش‌اند با فتنه‌انگیزی، روزهای سیاه گذشته را بازگردانند، اما این بار نه مردم چنین اجازه‌ای می‌دهند و نه زمینه‌ای برای تکرار آن دوران فراهم است.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version