نویسنده: ذیشان جمیل

در طول بیست سال حاکمیت جمهوری سرنگون‌شده، شکنجه روانی به رهبری و همکاری نیروهای اشغالگر در زندان‌های بگرام، پلچرخی، و زندان‌های مرکزی و ولایتی امنیت ملی، به یک رویه معمول تبدیل شده بود و به عنوان ابزاری برای جنایات علیه بشریت، به طور گسترده علیه زندانیان استفاده می‌شد.

شکنجه روانی و ذهنی به دلیل بی‌احترامی به کرامت انسانی، نقض آشکار حقوق بشر به شمار می‌آید. کنوانسیون ضد شکنجه (Convention Against Torture) سازمان ملل متحد، هر نوع شکنجه، از جمله شکنجه روانی را ممنوع اعلام کرده است. همچنین، اعلامیه جهانی حقوق بشر (Universal Declaration of Human( تصریح می‌کند که هیچ‌کس نباید تحت شکنجه یا رفتارهای ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز قرار گیرد.

در تمامی زندان‌های جمهوری سرنگون‌شده، نمونه‌های آشکاری از شکنجه روانی وجود داشت که می‌توان به چند مورد زیر اشاره کرد:

۱. ایجاد وحشت؛ زندانیان با تهدید خانواده‌هایشان وادار به پذیرش اتهامات اجباری می‌شدند، همچنین تهدید به شکنجه‌های جسمی شدید و اجرای شکنجه‌های جسمی در مقابل سایر زندانیان برای ایجاد ترس و قبول اطلاعات نادرست بالای شان به کار گرفته می‌شد.

۲. تنهایی و انزوا؛ سلول‌های بسیار کوچکی در بلوک‌های تاریک و انفرادی برای زندانیان طراحی شده بود، به‌گونه‌ای که هیچ صدایی به همسایه نمی‌رسید و نیازهای اولیه زندگی نیز در همان سلول پوره می‌شد. زندانیان برای ماه‌ها و حتی سال‌ها در این سلول‌ها نگهداری می‌شدند تا در انزوای کامل، به لحاظ ذهنی شکنجه شوند.

۳. جلوگیری از خواب؛ کمبود خواب منظم باعث کاهش انرژی، اضطراب، افسردگی و سایر بیماری‌های روانی می‌شود، برای مبتلا کردن زندانیان به اختلالات روانی، به آنها اجازه خواب منظم داده نمی‌شد و اغلب نیمه‌شب برای بازجویی از خواب بیدار می‌شدند.

۴. بی‌احترامی به عقاید و باورها؛ به دلیل کنترل زندان‌های بزرگ و مهم توسط نیروهای اشغالگر، برای شکنجه روانی زندانیان به عقاید و مقدسات آنها بی‌احترامی می‌شد. این اقدامات به‌ویژه در زندان‌های بگرام و امنیت ملی به طور گسترده انجام می‌شد که از جمله می‌توان به توهین به قرآن کریم در زندان بگرام اشاره کرد.

۵. مغشوش کردن ذهن؛ به زندانیان اطلاعات نادرست درباره خودشان، خانواده‌شان و آینده آنها داده می‌شد و اغلب بدون سرنوشت مشخص رها می‌شدند، این اقدامات برای ایجاد شک، تردید و در نتیجه ابتلای زندانیان به بیماری‌های روانی صورت می‌گرفت.

در زندان‌های جمهوریت انواع مختلفی از شکنجه‌های روانی اعمال می‌شد که حتی در رژیم‌ها و اشغالگران قبلی نیز مشاهده نشده بود، این شکنجه‌ها در حالی انجام می‌شد که شواهد و اسناد مستند به سازمان ملل متحد و سایر نهادهای بین‌المللی ارائه شده بود، اما هیچ تحقیقی انجام نشد و این مجرمان بزرگ حتی محاکمه نشدند.

سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان ملل باید اصل بی‌طرفی را رعایت کرده و جنایتکاران داخلی و بین‌المللی جمهوری سرنگون‌شده را به میز عدالت بکشانند و آنها را برای جنایات انجام‌شده علیه افغان‌های بی‌گناه در زندان‌ها مورد حسابرسی قرار دهند.

یادداشت: مقالات و نوشته‌های منتشرشده در “صدای هندوکش” صرفاً نظر نویسندگان را منعکس می‌کند و موافقت “صدای هندچکش” همراهشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version