نویسنده: نصیراحمد شاهدی

افغانستان در بیست سال گذشته، سیر نزولی عجیبی را تجربه کرد. در زمینه‌های دین و دعوت، اقتصاد و سیاست، اخلاق و فرهنگ و حیای اسلامی، و نیز در زمینه آبادی و عمران به شدت سیر نزولی را می‌پیمود؛ تا آنجا که در صدر فاسدترین کشورهای جهان نوشته شد.

از همه بدتر در بیست‌ سال گذشته افغانستان تحت اشغال قرار داشت، آن هم تحت اشغال بیست‌وهشت کشور که در رأس آن ها آمریکا به‌طور مستقیم با حضور نظامیان خود قرار داشت. اگر دلیل این سیر نزولی و این اشغال را جستجو کنیم؛ آن را در ائتلاف شمال می‌یابیم.

ائتلاف شمال افغانستان، یک جبهه نظامی-سیاسی بود که در اواسط دهه ۱۳۷۰ و در پاسخ به گسترش طالبان شکل گرفت. این ائتلاف شامل گروه‌هایی با گرایش‌های مختلف قومی و مذهبی بود، از جمله تاجیک‌ها به رهبری احمدشاه مسعود، ازبک‌ها به رهبری عبدالرشید دوستم، و هزاره‌ها تحت فرماندهی محمد محقق.

ائتلاف شمال توانست با کمک کشورهای مختلف مانند ایران، روسیه، هند و آمریکا، بخش‌هایی از افغانستان را تا سال ۱۳۸۰ از طالبان بازپس بگیرد و به طور کلی طالبان را از صحنه اصلی سیاست افغانستان پس بزند.

کنار رفتن طالبان از صحنه قدرت افغانستان و به وجود آمدن درگیری‌ها و اختلافات داخلی میان گروه‌های عضو این ائتلاف، اثرات منفی بر ثبات سیاسی و اجتماعی افغانستان بر جای گذاشت و آن را با اشغال روبرو کرد، چنانکه مردم افغانستان سال‌ها تاوان دادند تا دوباره ثبات و استقلال خود را گرفتند.

دعوت امرالله صالح به آمریکا، یاد و خاطره تلخ آن ائتلاف شمال را تازه می‌کند. باز بوی همان خیانت و همان توطئه می‌آید. رفتن به دامن غرب و به ویژه در دربار آمریکا، بوی دود و باروت می‌دهد. رهبران ائتلاف شمال همین کار را کردند که افغانستان بدترین سال‌هایش را تحت اشغال گذراند.

رفتن به دامن غرب و آمریکا، ممکن است در کوتاه‌مدت برای جذب کمک‌ها برای گروه‌های شر و فساد مؤثر باشد، اما وابستگی به قدرت‌های خارجی برعلاوه از اینکه مشروعیت و توان گروه شر و فساد را زیر سؤال می‌برد، افغانستان را به همان دوران تلخ سوق می‌دهد.

تاریخ سال‌های اخیر افغانستان به ما درس می‌دهد که مداخلات خارجی مخصوصا آمریکا، در بلندمدت به منافع پایدار مردم افغانستان هیچ کمکی نکرده است و بلکه منجر به پیچیده‌تر شدن وضعیت سیاسی و نظامی افغانستان شده است.

امرالله صالح در نزد مردم افغانستان چهره منفور است، همه مردم او را به عنوان یک دلقک ترسو می‌شناسد که پشت صدها سرباز جمهوریت پنهان بود و لاف و پتاق می‌زد. این دلقک‌ و امثال او با رفتن به نزد غرب و آمریکا و چاپلوسی از آنها، نشان می‌دهد که هیچ بویی از ایمان و وجدان اسلامی نبرده است. و شمه‌ای از غیرت افغانی در وجود او نیست.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version