در چند روز گذشته شاهد برگزاری دور پنجم از نشست‌های نمادین و پوشالی ویانا در شهر وین، پایتخت اتریش بودیم؛ نشستی که میزبان اکثریت چهره‌های بدنام و فراری جمهوریت پیشین بود.

آن‌چه قابل تأمل می‌باشد این است که برگزارکنندگان این نشست، موضوع کلیدی و اساسی مورد بحث در این دوره را گفت‌وگو پیرامون «افغانستان پس از طالبان» خوانده‌اند.

حال سؤال این‌جاست: بالفرض اگر به‌زعم باطل این افراد، حکومت طالبان سقوط کند، آیا مردم افغانستان این پرچم‌داران جنگ‌های داخلی خانمان‌سوز و مسببان واقعی فلاکت بیست سال زمان جمهوریت را به عنوان بدیلی برای حکومت طالبان خواهند پذیرفت یا خیر؟

چهره‌هایی که اکنون در نشست وین گرد هم می‌آیند و از فردای بعد از طالبان حرف می‌زنند، از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶ و از ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ تمام شرایط خدمت به مردم افغانستان برای‌شان مهیا بود و نه‌تنها کسی مانع‌شان نمی‌شد بلکه در مقابل، به‌طور مستقیم از سوی آمریکا و متحدانش تمویل می‌شدند.

در چنین وضعیتی، اما این رهبران خودخوانده، به‌جای خدمت به مردم و مرهم گذاشتن بر زخم‌های‌شان، خود بلای جان‌شان گردیده، دست در دست بیگانگان در مسیر تخریب این کشور و ظلم و ستم بر ملت رنج‌دیده آن از هیچ تلاشی دریغ نورزیدند.

فساد اداری و اخلاقی، دزدی، قتل، قاچاق، ترور، ناامنی، بی‌عدالتی، قوم‌گرایی، فقر، تبعیض، رشوه، خیانت، ضعف مدیریت، قانون‌شکنی، مداخله خارجی، پول‌شویی، جنایت، آدم‌ربایی، بیکاری، بحران مهاجرت و سوءاستفاده از قدرت، تنها بخش کوچکی از چالش‌های جلوی راه مردم در زمان حاکمیت این چهره‌ها بود.

افغانستان زیر سیطره این فراریان، بر لبه پرتگاه نابودی قرار گرفته، ملتی که یک‌زمان در بُعد جهاد و مبارزه‌شان شهره عالم بودند، عزت و شکوه خویش را از دست داده و با دید حقارت به سوی‌شان نگاه می‌شد.

تمام این تبعات منفی درست زمانی دامن‌گیر ملت افغان‌زمین شد که سیاسیون شکست‌خورده جمهوریت، اداره امور کشور را در اختیار داشتند، اگرچه در واقع جز مهره‌های غرب و آمریکا برای اجرای نقشه‌های پلیدشان در این سرزمین، کاربرد دیگری نداشتند.

مردم این دیار بعد از سال‌ها تحمل رنج و مشقت و گذراندن روزهای تاریک و سیاه، سرانجام با سقوط جمهوریت دست‌نشانده، باری‌دیگر طعم و لذت استقلال واقعی را چشیده و به مقام و منزلتی که شایسته‌اش بودند دست یافتند.

حال اگر حاکمیت طالبان از هم پاشید و کشور بدون سرپرست ماند، آیا واقعاً ملت افغانستان باری‌دیگر زمام امور کشورشان را به دست این بدنامان چپاول‌گر می‌دهند و با دست خود، خویشتن را به هلاکت می‌اندازند، یا طبق ضرب‌المثل «آزموده را آزمودن خطاست» دست رد بر سینه جنگ‌سالاران زده و مجال تصمیم‌گیری در اندک‌ترین امورات کشور را نیز از آن‌ها خواهند گرفت؟

پرسشی که پاسخ آن برای هر صاحب عقل و خردی ظاهر و هویداست!

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version