نویسنده: عمران یوسف

کشورهای مترقی جهان در کشورهای نسبتأً ضعیف‌تر و غیر مترقی، افراد بارز و شناخته شده مانند تاجران، استادان، سیاستمداران و مقامات را تحت نفوذ خود قرار می‌دهند تا به نفع آنان فعالیت کنند. وقتی این افراد برضد منافع ملی کشور خود برای بیگانگان اقدام و یا فعالیت کنند؛ به آنان جاسوس گفته می‌شود.

افغانستان که در قلب آسیا قرار دارد، به سبب این موقعیت استراتژیک و اهمیت سیاسی خود در سیر تاریخ، همواره مورد توجه جهانیان بوده و تلاش‌های زیادی برای افزایش نفوذ در این سرزمین صورت می‮گیرد.

علیرغم اینکه نظام‌های جمهوری در افغانستان به دلیل تضاد با منافع مردم همیشه سقوط کرده‌اند، اما آخرین جمهوریت سرنگون شده به سبب دو عامل قابل توجه بود: از یک طرف مدت طولانی‌تری حکومت کرد و از سوی دیگر از حمایت وسیع‬تر خارجی برخوردار بود.

جمهوریت فروپاشیده، نقاط منفی بی‌شماری داشت، ولی بارزترین آن موجودیت گسترده جاسوسان کشورهای خارجی بود. آمریکا، اتحادیه اروپا، هند، ایران، پاکستان، ترکیه، انگلستان و روسیه از جمله کشورهای مهمی بودند که در اداره جمهوریت جاسوسان زیادی داشتند. عده‬ای از این جاسوسان از ابتدا به عنوان جاسوس شناخته می‌شدند، اما برخی دیگر در مراحل بعدی به دلیل فعالیت‌هایشان لو رفته و در جامعه رسوا شدند.

حامد کرزی و اشرف غنی هرچند مقامات درجه یک جمهوریت بودند، اما تحت نفوذ مستقیم آمریکا قرار داشتند و تمام امور را به اوامر آنان انجام می‌دادند. نفوذ آمریکا بر حامد کرزی از کنفرانس بن مشخص بود، چون با وجود آرای کمتر نسبت به ستار سیرت انتخاب شد. اینکه چرا بعداً آمریکایی‌ها او را کنار گذاشتند دلایل دیگری دارد، اما اظهارات اخیر در هنگام کنار رفتن از سمت‮اش، نشان داد که دیگر نمی‌توانست منافع آنان را تأمین کند. اشرف غنی که اولاً در لبنان و سپس در آمریکا تحصیل کرد و در همان زمان به آغوش آمریکا افتاد، در نتیجه این یار و یاوری وی را به مقام ریاست جمهوری افغانستان رساند.

علاوه بر رؤسای جمهور، تقریباً تمام مقامات دولتی به نوعی برای یک یا چند کشور جاسوسی می‌کردند. امرالله صالح، که در هر دو دوره جمهوریت مقام‌های والای داشت، تحت نفوذ مستقیم تاجکستان، هند و آمریکا بود و به این ترتیب نقش جاسوس چندین کشور را ایفا می‌کرد. عبدالرشید دوستم، که سپس به رتبه مارشالی دست یافت، از زمان کودتای ثور روابطی نزدیک با روسیه داشت و برای آنان جاسوسی می‌کرد، در سال‌های اخیر به عنوان یک جاسوس مهم ترکیه نیز بروز کرد.

استاد عبدالرب رسول سیاف، که یک عالم دینی پنداشته می‌شد، علیه گروه‌های مخالف جمهوریت و به نفع آمریکا فتوا می‌داد. سیاف در دوران جهاد تحت اثر حمایت آمریکا قرار گرفته بود که پس از اشغال آمریکایی نیز از اشغال و جمهوریت حمایت کرد و از خود وفاداری نشان داد.

محقق، خلیلی، تعدادی از مقامات شیعه دیگر علاوه بر عطامحمد نور مسؤولیت جاسوسی ایران به عهده داشت. داکتر عبدالله عبدالله به دلیل عضویت در ائتلاف شمال، به روسیه نزدیک متمایل بود، در زمان انتخابات خود را به آغوش غرب نیز رساند و مانند صالح تبدیل به یک جاسوس دو‌جانبه شد.

حمدالله محب، مشاور شورای امنیت علاوه بر تابعیت افغانستان، تابعیت آمریکا نیز داشته که نشان‌دهنده روابط عمیق وی با این کشور بود. سمیع سادات، خوشحال سادات، اسدالله خالد، جنرال عبدالرازق و چندین مقام دیگر در بخش نظامی از جمله حامیان و محافظان وفادار آمریکا بودند. تعدادی از این افراد در عرصه نظامی تحت نفوذمستقیم آمریکا بودند، عده‬ای دیگر چون وزیر دفاع بسم‌الله محمدی برای روسیه کار می‌کردند.

در نتیجه میتوان گفت که در زمان جمهوریت سرنگون‬شده، افغانستان مبدل به یک لانه قدرتمند جاسوسان کشورهای خارجی شده بود، در عرصه‬های مختلف برای آنان فعالیت می‌کرد. روابط مقامات جاسوس با کشورهای خارجی و حمایت آنان بناء بر عوامل مختلفی بود. چهره‌های واقعی آنان زمانی آشکار شد که با سقوط جمهوریت، این جاسوسان به کشورهایی فرار کردند که از ابتدا آنان را به عنوان مقامات جمهوری، به هدف جاسوسی به افغانستان فرستاده بودند.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version