جبهه‌ای قومی و خانوادگی موسوم به «مقاومت» که پس از تسلط حکومت سرپرست بر کابل دست به شورش زده است، در سال ۲۰۲۱ تلاش می‌کرد پیش از همه، حمایت کشورهای منطقه به‌ ویژه ایران، تاجیکستان و پاکستان را به‌ دست آورد. این جبهه موفق شده بود روابط نزدیکی با ایران برقرار کرده و از آنها پشتیبانی صورت گیرد.

اما زمانی که کشورهای منطقه به این نتیجه رسیدند که حکومت سرپرست افغانستان واقعیتی تثبیت‌ شده است و ارتباط و حمایت از سایر گروه‌های مخالف، سود خاصی برایشان ندارد، جبههٔ مقاومت را به حاشیه راندند. ایران که از قدرت‌های مهم منطقه است، در آن مقطع این جبهه را یک گروه مخالف به شمار می‌آورد. اما هنگامی که اسرائیل حملات وسیعی علیه ایران انجام داد، جبههٔ مقاومت نه تنها جانب ایران را نگرفت، بلکه گزارش‌هایی منتشر شد که نشان می‌داد برخی از اعضای مقیم ایرانِ این جبهه در فعالیت‌های جاسوسی به نفع اسرائیل نقش چشمگیری داشته‌اند.

جبههٔ مقاومت تا زمانی که امید داشت ایران از نظر سیاسی و نظامی پشتیبانش باشد، روی حمایت تهران حساب می‌کرد، اما وقتی این امید به یأس مبدل شد، راه نزدیکی به به دام غرب را در پیش گرفت. این جبهه از اسرائیل، آمریکا و دیگر کشورهای غربی خواهان حمایت گردید و اکنون در تمام قضایای که ایران به شکل مستقیم یا استراتيژیک زیان می‌بیند، جانب آمریکا و غرب را می‌گیرد.

در این اواخر، برخی از مسئولان سیاسی این جبهه همچون علی میثم نظری و دیگران، فعالیت‌های خود را در کشورهای اروپایی افزایش داده‌اند. آن‌ها با سیاستمداران غربی ارتباط داشته و در پی جلب پشتیبانی برای جنگی غیرمشروع هستند. بیشتر فعالیت‌های رسانه‌ای و دیپلماتیک این افراد، مطابق و هم‮سو با ارزش‌ها و برنامه‌های غرب پیش می‌رود.

هرگاه پروژه‌ای منطقه‌ای مانند «دهلیز زنگزور» یا موضوع ارتباط آذربایجان و ارمنستان مطرح می‌شود ـ که آمریکا پشتیبان آن بوده و به تضعیف ایران منجر می‌گردد ـ رهبران جبههٔ مقاومت آن را فرصتی راهبردی برای اتخاذ موضعی هماهنگ با منافع غرب می‌دانند. نمونهٔ روشن این رویکرد، پیام علی میثم نظری در شبکه‌های اجتماعی است که در آن از ترامپ بابت همین موضوع تشکر کرده و بیانگر موضع رسمی جبههٔ مقاومت است.

ایران با ایجاد دهلیز زنگزور مخالف است، زیرا این طرح تنها مسیر زمینی ایران و ارمنستان را قطع کرده و ارتباط مستقیم ترکیه و آذربایجان را برقرار می‌کند. آذربایجان روابط نزدیکی با ترکیه و غرب دارد و پشت این پروژه، پشتیبانی آمریکا دیده می‌شود. موضع‌گیری جبههٔ مقاومت در حمایت از چنین طرح‌، در عمل نوعی مخالفت سیاسی غیرمستقیم با ایران به شمار می‌رود.

این موضع‌گیری‌ها در حقیقت پیامی سیاسی برای غرب است که ما همراه و همکار پروژه‌های استراتيزیک شما هستیم. در سال‌های اخیر، میان گروه‌های مخالف حکومت سرپرست رقابت شدیدی برای جلب حمایت آمریکا در جریان است و هر گروهی تلاش می‌کند خود را به منافع واشنگتن نزدیک نشان دهد تا از این راه مشروعیت سیاسی به‌دست آورد.

به طور کلی، تشکری از ترامپ و اتخاذ موضع دربارهٔ موضوع آذربایجان و ارمنستان از سوی جبههٔ مقاومت سه هدف اساسی را دنبال می‌کند:

اول: رساندن پیام سیاسی به ایران که اگر از ما حمایت نکنید، به صف مخالفان منطقه‌ای شما می‌پیوندیم.
دوم: تلاش برای نزدیکی به غرب با اعلام وفاداری آشکار به منافع استراتيژیک آمریکا و اروپا، تا نشان دهد به آجندای بروکسل و واکشنگتن وفاداره مانده میتواند.
سوم: نمایش رسانه‌ای و تبلیغاتی به‌عنوان یک بازیگر فعال سیاسی در مسائل مهم ژئوپولیتیکی منطقه.

با این همه، چنین مواضعی موجب می‌شود جبههٔ مقاومت حمایت کشورهای منطقه به‌ویژه ایران را از دست دهد. ایران نیز باید از این تجربه درس بگیرد و دریابد که چگونه چهار سال از جبهه‌ای پشتیبانی کرده که عملاً به منافع غرب وفادار مانده است؟. تهران می‌تواند با اعمال فشار، اخراج اعضای این جبهه از خاک خود و وضع محدودیت بر فعالیت‌هایشان، مانع ادامهٔ این روند گردد. در غیر این صورت، به دشمنی ستراتيژیک در داخل خاک خود میدان داده که در نهایت، می‌تواند امنیت ملی ایران را با تهدید مواجه سازد.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version