نویسنده: غلام‌نبی فروزان

سفره‌خواران غرب
رشتهٔ دل بغاوت‌گران به حمایت کشورهای غربی و اشغالگران خارجی وابسته است؛ چنانچه این پیوند پوسیده قطع شود و رشتهٔ تنیده‌شدهٔ میان‌شان پنبه شود، زیاد دوام نمی‌آوردند و تاب تحمل مقاومت و ایستادگی را از دست می‌دهند.

این جماعت مزدور همیشه پشت‌شان به قوت و قدرت اربابان و باداران‌شان گرم است و به این امید واهی محکم چسبیده‌اند که اگر اتفاقی ناگوار افتاد یا در شرف وقوع بود، می‌توانند به صاحبان اصلی‌شان در کشورهای خارجی تکیه کنند و خیلی زود خودشان را به دامان آنان برسانند و در امان کاذب قرار بگیرند.
این مردم ناصواب‌اندیش حکم جهال پیشگامی را دارند که در داخل یک بازی بسیار کثیف و مبتذل، مجریان طرح‌های اشغالی هستند و هرچه افعال شنیع است، از دست همینان صادر می‌شود و توسط همینان صورت می‌گیرد.

تمام این دل و جرئت نیز برای انجام‌دادن متکبرانهٔ هر جرم و جنایت در داخل خاک خویش و علیه ملت خویش از آنجایی سرچشمه می‌گیرد که اینان از فردای ایمن خودشان و از راه امن فرارشان مطمئن هستند و در تاریکی شب و در سکوت کامل بستر را خالی می‌کنند و برای همیشه می‌روند.

با دیدن وضعیت آشفته و نابه‌سامان این جماعت، آدمی چنین می‌پندارد که اینان درحقیقت فرزندان نسبی همان کشورهای خارجی و دشمن هستند و تنها در ظاهر و زبان مثل مردم وطن‌شان هستند نه بیشتر.

نه فکرشان نه طرز اندیشه‌ و باورشان هیچ سنخیتی با این ملت شریف ندارد و رشتهٔ وصلی میان‌شان دیده نمی‌شود که آدمی با تمسک‌جستن به همان رشتهٔ باریک امیدی برای اصلاح آنان در دل بپروراند
اما اگر واقعیت‌ را در نظر بگیریم، بدبخت‌ترین مردمان همین بغاوت‌گران هستند که نه در وطن خودشان جا دارند نه در دامان خارجی‌ها آسوده و آرام هستند.

اینان راحتی و عزتی را که در کشور خودشان داشتند و می‌توانستند با گرفتن تصمیمات درست، زندگی را هم در کام خودشان هم برای دیگران شیرین نمایند، از دست دادند و فرصت‌سوزی کردند.

دریغ از یک جرعهٔ تفکر و یک لقمهٔ شعور که همین‌قدر نیز در آنان دیده نمی‌شود و به فکر عاقبت و فرجام کارشان نیستند.
با وجود این، به‌جای اینکه در همان کشورهای غربی تنها به فکر خودشان باشند و دست از هر نوع فعالیتی علیه ملت و دولت افغانستان بردارند، اما هنوز مشاهده می‌شود که افکار پلیدشان رهایشان نکرده و برای خودشان هزار نوع دلیل و بهانه می‌جویند و خویش را حق‌به‌جانب نشان می‌دهند.
اینجاست که باید گفت: امان از انسانی که انسانیتی‌اش را قورت بدهد و آدم‌گری‌اش را فراموش کند و سر به طغیان و بهیمیّت بزند.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version