نویسنده: غلام‌نبی فروزان

با نگاهی گذرا به بغاوت‌گران مشهور افغانستان و تأمل در کارکردها و فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی آنان و نحوهٔ برخوردشان با مردم، به یک سری ویژگی‌های مشترک و منفی در همهٔ آنان می‌رسیم که آنان را در یک نقطهٔ عمیق و تاریک و در داخل یک دایره و چیدمان واحد با همدیگر جمع می‌کند و زنجیرهٔ طولانی خباثت را تشکیل می‌دهد.

در این چند نوشته به بررسی و تحلیل همین شاخص‌های بغاوت‌گری می‌پردازیم تا از رهگذر آن بتوانیم در تشخیص و شناخت بغاوت‌گران راحت‌تر اقدام کنیم و خالص و ناخالص را از هم سوا نماییم.

امید است در این تحلیل و برشمردن برخی موارد و انفکاک خوب از بد از جادهٔ صواب خارج نشویم و در حق احدی، هرچند ظالم و ستمگر، فیصلهٔ یک‌جانبه و طرفدارانه ننماییم و به‌دور یا خارج از دایرهٔ حق سخن نگوییم و افراط نکنیم.

نخست باید بگویم که بغاوت‌گران به دسته‌ای از مردم می‌گویند که بر اثر و نفوذ برخی شاخص‌های تربیتی و ذاتی در دل و دماغ‌شان مثل کم‌مهری دیدن، آسیب روحی دیدن، در معرض قضاوت قرارگرفتن، محروم‌ماندن از بسیار چیزها در سنین پایین‌تر، پس‌ماندن از مادیات و ظواهر دنیوی، تربیت‌شدن در محیط بستهٔ منطقوی، پیداکردن شانس برتربودن از رهگذر خائن‌بودن و مال ملت خوردن، افق دیدشان کج شده و به‌سوی تاریکی غلیظ راه برده‌اند.

اضافه بر اینها، با یکجاشدن با دشمنان، دریافت امتیازات فوق‌العاده از سوی آنان و نشستن بر اریکهٔ قدرت تام و تمام کشور، به‌دست‌آوردن اختیارات تامه در کارهای گسترده و بسیار در حوزهٔ کشور و سیاست و تن‌ندادن به قوانین کشور که در برخوردها و سوءاستفاده‌جویی‌ها جلودار آنان باشد، مزید بر علت شده و باعث شده بود که این طیف سر به طغیان و شرارت بزنند و از گردن‌نهادن به فرمان اسلام یا حتی تسلیم‌شدن در برابر قانون و میثاق ملی، سرکشی کنند و خودشان را تافته جدا بافته بدانند و حد و مرزی برای خودشان نداشته باشند و فارق از هر گونه داوری و قضاوت، بی‌محابا مرتکب اقدامات و جرایم شنیع شوند.

امتداد جنگ و اشغال برای مدتی طولانی و در مرکز توجه بودن اینان و آله دست قرارگرفتن‌شان برای دشمن و مجری اوامر آنان بودن، روح اینان را تسخیر کرده و ذات‌شان را دستکاری کرده بود تا دیگر امیدی به اصلاح و دلخوشی‌ای برای برگشتن‌شان به کانون وطن و جامعه به‌عنوان فردی سالم و اصلاح‌شده نباشد و هیچ تدبیری تقدیررفته را نتواند تغییر بدهد.

همین امر باعث بروز برخی ویژگی‌ها و شاخص‌های بغاوت‌گری در آنان شده بود که در بسیاری موارد در همه‌شان مشترک است و از یک سرچشمه آب می‌نوشد و از یک مرکز و قرارگاه فرمان و دستور دریافت می‌نماید.

ازهمین‌رو، می‌کوشم در ادامهٔ این سلسله به واکاوی همین شاخص‌ها و تبعات و آسیب‌های آن برای جامعه بپردازم و تصویر بغاوت‌گران را در آینهٔ جامعه و مردم واضح‌تر به تصویر بکشم.

گاهی انگشت اتهام‌نهادن و جرم‌انگاری روی افراد خاص درمانگر بیماری جامعه نیست و هرگز پایان کار محسوب نمی‌شود؛ زیرا انسان‌ها موجودات فانی هستند و در راه بادِ میرایی بالأخره تسلیم فنا و نابودی می‌شوند.

اما وجوه مشترک و منفی همیشه وجود دارد و در عالم و آدم پراکنده است و همواره عده‌ای تازه‌نفس پیدا می‌شوند که حامل آن شاخص‌های فسادپیشگی و عامل به آنها شوند و آتش بغاوت و شرارت را بیفروزند.

ازهمین‌رو، تحلیل، بررسی و واکاوی اینها بهتر و مؤثر از تمرکز روی افراد و اشخاص است و راه‌گشای مقابله با آنها می‌شود و از تبارز برجستهٔ تبعات و آسیب‌های چنین افرادی جلوگیری می‌کند.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version