یادداشت: نوشته‌ها، مقالات و تحلیل‌های منتشرشده در صدای‌هندوکش تنها بیانگر نظرات نویسندگان آن‌هاست و توافق ضدای‌هندوکش برایشان شرط نیست.

سال‌هاست که افغانستان از همسایه‌ای ناسور رنج می‌برد؛ کشوری که نه منطق را می‌شناسد، نه به سیاست معقول پایبند است و نه انسان‌های خردمند در آن یافت می‌شوند؛ این همسایه تنها هنر مکر و فریب را آموخته و از این طریق، خود و دیگران را فریب می‌دهد.

بله! این همسایه‌ی ناسور کشوری به نام پاکستان است که سال‌ها از مشکلات افغان‌ها سوءاستفاده کرده و از آن‌ها برای بازی‌های داخلی و خارجی خود بهره‌برداری کرده است. کشوری که جغرافیای آن، با تلاش‌های علما از هند جدا شد، اما رهبری آن به‌سرعت به دست گروه‌های سکولار افتاد و نتیجه این استقلال، توسط وابستگان به دیگران به تاراج رفت و مسیر آن به ایجاد تنش در منطقه منحرف شد.

در این کشور، گروه‌ها و سازمان‌های مختلفی ایجاد شدند و حتی گامی فراتر از دموکراسی برداشتند. پاکستان هنوز از چشیدن مزه‌ی آزادی کامل فارغ نشده بود که بخش بزرگی از قلمرو آن به نام بنگلادش از آن جدا شد و ارتش پاکستان شکست تاریخی خورد.

پس از این شکست، امور کشور به دست ارتشی افتاد که تسلیم‌شده بود، درحالی‌که نهادهای ملکی برای نمایش فعال نگاه داشته شدند؛ به این ترتیب، ارتش پشت پرده فرماندهی می‌کرد و مردم مکلف به حمایت از رهبری ملکی و قانون بودند.

پاکستان، اگرچه کدام دوست خود از زهر داخل شیرینی بی بهره نگذاشته است، اما در مورد همسایگی اش با افغانستان تحلیلی مختصر میکنیم.

پس از کودتای داوودخان زمانی که روس‌ها با استفاده از دست‌نشانده های افغان نمای خود کشور را برای مسلمانان تبدیل به تنور آتش کردند، افغان‌های بسیاری مجبور به ترک کشور شدند و به آن‌سوی مرز رفتند، جایی که برای دهه‌ها ماندگار شدند.

پس از پایان اشغال و کاهش جنگ‌های داخلی، زمانی که آوازه حاکمیت اسلامی نشر شد بسیاری از این مهاجران به کشور بازگشتند، اما این بهار زودگذر به پاییز تبدیل شد.

در طول اشغال 20 ساله، حتی با حضور ائتلاف بین‌المللی به رهبری آمریکا، بسیاری از افغان‌های مهاجر به دلیل وضعیت داخلی کشور بازگشت را ترجیح ندادند، زیرا سطح وفاداری غلامان اشغالگران به آنها تا حدی بالا بود که حتی اعضای خانواده شان را بالای اشغالگران حاکم می فروختند.

پس از پایان این اشغال و بازگشت طالبان، پاکستان از میزبانی مهاجران امتیاز می‌خواست، اما طرف افغانستان با تأکید بر حفظ روابط سیاسی دوطرفه، حسادت رهبر نظامی پاکستان را آشکار کرد، و تا مرز دادن سرپناه و مراکز به داعش گرفته تا حمایت عام و تام بغاوتگران پیش رفت.

پاکستان بارها مسیر صادرات افغانستان را مسدود کرده و به مهاجران افغان فشار آورده است. اکنون که پاکستان خود از دامن خودش در آتش مشکلات داخلی می‌سوزد، مردمش از آن خسته شده‌اند و هر مخالفی که هدفش سرنگونی حکومت باشد، حمایت می‌کنند.

پاکستان که برای دهه‌ها توسط ارتش اداره شده است، در بسیاری از موارد، حکومت ملکی را به نام حسن نیت به پای میز مذاکره می‌آورد. اما در پشت پرده، ارتش این مذاکرات را تخریب می‌کند و دلیل این رفتار را سرکشی حکومت ملکی عنوان می‌کند.

چرا این اتفاق می‌افتد و چه باید کرد؟

ارتش پاکستان که از ابتدای تشکیلش، همواره به تأمین منافع دیگر کشورها پرداخته و حتی سربازان اجاره‌ای برای امنیت دیگر کشورها فراهم کرده است، بر اساس تجربیات چندین دهه، به نظر می‌رسد که نقطه ثبات این ارتش، اجرای بازی‌های فرمایشی دیگران است. ارتش پاکستان برای بقای خود مجبور به اجرای این بازی‌ها است.

ضرورت است تا:

1. باید حکومت ملکی پاکستان تحریم شود و همه تفاهمات به‌طور مستقیم با ارتش انجام گیرد؛ این رویکرد همچنین به کسانی که گاه با عمران خان، گاه با ناسیونالیست‌ها و گاه با احزاب دیگر همسو می‌شوند و از دولت ضعیف پاکستان مطالبه حقوق خود را دارند، واقعیت‌ها را روشن می‌کند.


2. تمامی مسیرهای ترانزیتی که از افغانستان به پاکستان می‌رسند و این کشور از طریق آن‌ها با دیگر کشورهای منطقه مبادله می‌کند، باید برای مدت طولانی مسدود شوند.


3. با وجود اینکه پشتون‌های پاکستانی از نظر خونی با افغان‌ها پیوندی ندارند، باید برای تأمین منافع افغانستان، آن‌ها را به خود نزدیک کرد.


4. باید به مهاجران افغان ساکن پاکستان یک یا دو سال مهلت داده شود تا این کشور را برای همیشه ترک کنند. در غیر این صورت، تابعیت آن‌ها در افغانستان نیز برای همیشه لغو خواهد شد.


5. حتی اگر این اقدام تأثیراتی بر بازار داشته باشد، باید مسیرهای صادرات و واردات از طریق پاکستان برای مدت طولانی تحریم شوند تا زمانی که این کشور تضمین‌های بین‌المللی برای عدم ایجاد مزاحمت به افغانستان ارائه دهد.


6. باید تلاش شود که برای محصلینی که در پاکستان مشغول تحصیل هستند، امکانات تحصیلی در داخل افغانستان فراهم شود.


7. افرادی که در داخل افغانستان با نهادهای نظامی و استخباراتی پاکستان ارتباط دارند یا به آن‌ها تمایل نشان می‌دهند، باید در همه جا تحت تعقیب قرار گیرند.


8. برای اطمینان از موفقیت مذاکرات، باید مقامات برجسته نظامی در تمامی نشست‌ها با مقامات پاکستانی حضور داشته باشند.


9. اگر پاکستان به دشمنان افغانستان در خاک خود پناه می‌دهد، این دشمنان باید همان‌جا هدف قرار گیرند.


10. اگر قرار بر آغاز مجدد روابط با پاکستان باشد، باید این مذاکرات با مشارکت جامعه جهانی انجام شود. این بار، به‌جای تعامل با وزارتخانه‌های پاکستان، باید گفتگو با نمایندگان تمامی احزاب، نمایندگان استخبارات و ارتش این کشور صورت گیرد.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version