امرالله صالح، یکی از چهره‌های بدنام نظام فروپاشیدهٔ جمهوریت که سال‌ها نقاب دشمنی با پاکستان را بر چهره داشت و با نمایش‌های پر سروصدا تلاش می‌کرد خود را قهرمان مبارزه با استخبارات پاکستان نشان بدهد، امروز که حکومت و مردم افغانستان مستقیماً در تقابل و جنگ‌های رویارویی با پاکستان قرار گرفته‌اند و منافع ملی در میان است، در تازه‌ترین نشرات خود به‌گونه‌ای سخن می‌گوید که گویی نه مخالف، بلکه مدافع پاکستان است.

صالح که زمانی خود را نزد بخشی از جوانان به چهره‌ای ضد پاکستان معرفی کرده بود، امروز به دستگاه تبلیغاتی برای پاکستان مبدل شده است. به گفتهٔ بسیاری از تحلیل‌گران، صالح پس از درگیری‌های اخیر میان پاکستان و افغانستان، همان خطوطی را تبلیغ می‌کند که دستگاه تبلیغاتی پاکستان از آن سود می‌برد؛ تغییری که نشانهٔ روابط و وابستگی‌هایی است که سال‌ها پنهان نگاه داشته شده بود و امروز به‌تدریج آشکار می‌شود.

در روزهای اخیر که حملاتی در اسلام‌آباد و وانا رخ داد و بسیاری از کارشناسان منطقه‌ای آن را «عملیات ساختگی» پاکستان برای ایجاد فشار بر افغانستان دانسته‌اند، امرالله صالح با خوش‌خدمتی برای پاکستان، بدون ارائهٔ هیچ سندی ادعا کرد که حکومت افغانستان «نفوذ عمیق» در پاکستان دارد و پس از اسلام‌آباد، لاهور هدف بعدی خواهد بود؛ سخنی که نه تحلیل امنیتی و نه واقعیت میدانی آن را تأیید می‌کند و تنها فشار تبلیغاتی را متوجه افغانستان می‌سازد.

از سوی دیگر، زمانی که افغانستان برای نخستین‌بار تصمیم بی‌سابقهٔ مسدود کردن راه‌های تجارتی با پاکستان را گرفت ـ تصمیمی که ضرر اصلی آن متوجه پاکستان است ـ صالح به میدان آمده و در فضای مجازی با سفسطه‌گویی، این اقدام را «آغاز سقوط امارت» خواند؛ موضعی که حتی رسانه‌های پاکستانی نیز جرأت بیان آن را با این صراحت ندارند.

امروز هر تحلیلگر منصفی می‌داند که بستن گذرگاه‌ها در شرایط کنونی، ضربهٔ شدید اقتصادی بر پاکستان وارد می‌کند؛ زیرا پاکستان از طریق مواد وارداتی به افغانستان سالانه به میلیاردها دالر سود دست پیدا می‌کرد. با مسدود شدن دروازه‌های تجارتی از سوی افغانستان، تمام این درآمدها از میان می‌رود و آسیب‌های جدی به اقتصاد پاکستان وارد می‌گردد. اما صالح به‌گونه‌ای سخن می‌گوید که گویی نمایندهٔ منافع اقتصاد اسلام‌آباد است و تلاش دارد ضررهای مالی ناشی از این تصمیم را انکار کند.

نکتهٔ مضحک در رفتار صالح آن است که گه‌گاهی چند حملهٔ لفظی سبک و بی‌اثر بر پاکستان انجام می‌دهد تا ژست «مخالف دیرینه» را حفظ کند؛ اما در موضوعات سرنوشت‌ساز و جدی، دیدگاه‌های او دقیقاً با منافع پاکستان هم‌سو می‌باشد.

بازی‌های دوگانهٔ صالح نشان می‌دهد که دشمنی او در زمان جمهوریت با پاکستان بیشتر یک نمایش رسانه‌ای بود تا یک باور سیاسی. اکنون که نظام گذشته سقوط کرده و پرده‌ها کنار رفته، چهره‌های اصلی نقاب‌پوش آن دوره به‌خوبی نمایان می‌شود.

ادعاهای او دربارهٔ لاهور و هشدارهایش دربارهٔ سقوط امارت به‌خاطر انسداد مسیرهای تجارتی، تصویری از چهره‌ای می‌سازد که سال‌ها در لباس دشمن، اما با قلبی نزدیک به سیاست‌های پاکستان حرکت کرده است.

این ادعاها در حالی مطرح می‌شود که افغانستان رسماً حملات اخیر در پاکستان را محکوم کرده و هیچ نشانه‌ای از دخالت آن در این رویدادها وجود ندارد؛ اما صالح با نشر روایت‌های هم‌سو با پاکستان تلاش می‌کند تصویر نادرست از افغانستان ارائه دهد و فضای فشار سیاسی و امنیتی را علیه کشور تشدید کند.

بنابراین با درنظرگرفتن همهٔ این موارد، حقیقت روشن می‌شود که امرالله صالح نه آن قهرمان ضد پاکستان است که سال‌ها تظاهر می‌کرد و نه تحلیلگر مستقل؛ بلکه مطابق دیدگاه بسیاری از صاحب‌نظران، به «یار شیرین پاکستان» تبدیل شده است؛ یاری که در لباس دشمن، اما در عمل در کنار منافع پاکستان قرار دارد. تاریخ افغانستان با چنین چهره‌هایی ناآشنا نیست و نسل امروز باید بداند کسانی که بلندترین شعارهای ضد بیگانه را سر می‌دهند، گاهی در پنهان‌ترین لایه‌ها نزدیک‌ترین دوستان همان بیگانگان‌اند.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version