نویسنده: مبارزهروی
هرگاه به تاریخ و کارنامه بغاوتگران امروز و گذشتگانشان نگاهی بیاندازیم درخواهیم یافت که تمام سطور زندگینامهشان آغشته بهخون است و از تکتک کلمات آن بوی خون انسانهای بیگناهی که در راستای اهداف نامیمون اینافراد ریخته شده است به مشام میرسد.
چند روز قبل تعدادی از هموطنان اهل تشیع، توسط چند فرد مسلح از موتر مسافربری پیاده شده و بهصورت فجیعی به قتل رسیدند، ساعاتی بعد اما گروهک خوارج داعش این حمله را برعهده گرفت.
داعشی که در ماههای گذشته شواهد و اسناد زیادی مرتبط با همکاری میان جبهه بغاوت و اعضای آن بهدست آمده و پرده از روی این اتحاد ناخجسته کنار رفته است.
این بار اول نیست که خوارج داعش با همکاری و همیاری بغاوتگران دست به قتلعام اهل تشیع میزنند و از اینطریق میخواهند آب در آسیاب دشمن بریزند، بلکه در گذشته نهچندان دور نیز ایندشمنان قسمخورده مسجدی در بغلان را منفجر نمودند و باعث کشتهشدن تعداد زیادی از نمازگذاران اهل تشیعگردیدند.
در ضمن دور از انتظار نیست اگر طراحان و عاملین حملات علیه اهل تشیع، خود بغاوتگران باشند و امتیاز معنوی آنرا برای متحدین خود بخشیده باشند، زیرا پرچمدار این جبهه گمراه، احمدشاه مسعود نیز بارها دست بهکشتار مردم هزاره زده است، ادعاییکه فاجعه افشار بهترین گواهآن است.
بله! 32 سال قبل از امروز در 21 و 22 دلو سال 1371 نیروهای شورای نظار زیر رهبری احمد شاه مسعود و اتحاد اسلامی تحت رهبری سیاف در جریان جنگهای خانمانسوزشان با حزب وحدت اسلامی، بر مردم بیگناه هزاره در منطقه افشار کابل یورش برده هولناکترین و ددمنشانهترین قتلعام و غارتگری را به نمایش گذاشتند.
احزاب جنایتکار جمعیت و اتحاد در جنگشان با حزب آدمکش وحدت اسلامی به رهبری مزاری، بر غرب کابل حمله نمودند و زمانیکه تفنگداران وحشی حزب وحدت از صحنه فرار کردند، نیروهای سیاف و احمدشاه مسعود با درندهخویی تمام به جان اهلیان مظلوم افشار افتاده و بربریت حیوانی را بهراه انداختند.
در جریان این حمله صدها هموطن ما بهطور بیرحمانه به قتل رسیدند، دار و ندارشان غارت شد، بر زنان زیادی تجاوز صورت گرفت و این منطقه فقیرنشین به مخروبه وحشتناکی مبدل گردید، تاجایی که گزارش سال ١٩٩٣ حقوق بشر «وزارت خارجه امریکا» تعداد کشتهشدگان این جنایت را حدود هزار تن ذکر نمودهاست.
در سالهای قبل، شرارت پیشهگان و پیروان مکتب مسعود تلاشهای زیادی نمودند تا این لکه ننگ را از پیشانی رهبرشان پاک نمایند و دستان خونآلودش را از خون بیگناهان بشورند، لیکن از یاد برده اند که نمیتوان آفتاب را با دو انگشت پنهان نمود و بنابراین هرچه تلاش نمودند با آنهم این جنایت نابخشودنی همچون مهر سیاهی بر پیشانی مسعود حک گردیده و شخصیت تاریکش برای تمام جهانیان برملا شد.
در مورد جنایت افشار گزارشها و بیانیههای مختلفی از جانب نهادهای بینالمللی نشرشده که در این یادداشت به ۲ مورد آن مختصرا اشاره میکنیم.
١. گزارش پروژه عدالت:
«پروژه عدالت افغانستان» در گزارش کاملی که از جنایات جنگی طی سه دهه گذشته در سال ٢٠٠٥ انتشار داد، فصلی تحت عنوان «قتل عام و تجاوز جنسی دستهجمعی در افشار» دارد.
در این گزارش آمده است که نیروهاییکه تعرضات را در غرب کابل در ١٠-١١ فبروری ١٩٩٣ انجام دادند، همه رسماً متعلق به وزارت دفاع دولت اسلامی افغانستان بودند.
وزیر دفاع و قوماندان اعلی دولت اسلامی در آن زمان در عملیات افشار احمد شاه مسعود بود؛ وی تمام مسوولیت برنامه ریزی و دستور دهی عملیات های نظامی را داشته است.
٢. دیدهبان حقوق بشر:
دیدهبان حقوق بشر در سندی تحت عنوان «دستان خونآلود» در جولای ٢٠٠٥ جریان طرح و نقشه این عملیات را چنین درج نمودهاست: «دیدهبان حقوق بشر گزارشهای موثق از چندین مقامی که با شورای نظار و دولت موقت کار میکردند دریافت داشته که کارزار نظامی علیه وحدت بوسیله مقامات بلند پایه جمعیت، شورای نظار «مسعود» و دولت ربانی طرحریزی و تصویب گردیده بود.
بدینگونه احمدشاه مسعود و پیرواناش خونهای مردم بیگناه را بخاطر رسیدن بهمنافع شخصیشان میریختاند و جنایات تلخ بسیاری را در پهنای افغانستان رقم زدند.
اکنون نیز احمد مسعود با همکاری خوارج داعش، پای جای پای پدرش گذاشته است و با همان تفکر و سیاست، سعی در فراهمنمودن زمینه قتل و کشتار مردم بیگناه افغانستان را دارد و از این طریق میخواهد بر چوکی قدرت تکیه زند، آرمانیکه ان شاءالله بهگور خواهد برد و چنان پدرش در ذلت و خواری باقی خواهد ماند.
توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.