در این روزهای اخیر، برخی کشورهای همسایه بار دیگر نگاه خود را متوجه چهره‌ها و مهره‌های خارج نشین افغان کرده‌اند؛ این کشورها تلاش دارند بار دیگر روی آنان سرمایه‌گذاری کرده و از آن‌ها برای حفظ منافع و پیشبرد اهداف مخفی خود در افغانستان بهره ببرند. نجیب‌الله علی‌خیل، سفیر پیشین جمهوریت سرنگون شده در پاکستان، نیز این موضوع را تأیید کرده و اظهار داشته که این تحرکات، پس از سفر خلیلزاد و هیأتی از امریکا به افغانستان، شکل گرفته است. به باور او، همسایگان دوباره به سراغ همان مهره‌های آزموده رفته‌اند، آنها را تشویق می‮‮کنند تا در مسیر حفظ منافع خود، داخل صحنه باشند.

با آنکه این چهره‌های معامله‌گر در گذشته، بارها به عنوان های مختلف در خدمت اهداف بیگانگان قرار گرفتند و هر آنچه خواسته می‮شد، انجام دادند—تا حدی که برای خوشحالی قدرت‌های خارجی، کشور را به آتش کشیدند، هزاران انسان بی‌گناه را قربانی کردند، تأسیسات عامه را نابود ساختند، افغانستان را به مرز فروپاشی رساندند و بارها وحدت ملت را در آستانه تجزیه قرار دادند؛ اما اکنون این پرسش مطرح می‌شود: آیا باز هم قادر خواهند بود افغانستان را به اشاره بیگانگان، به همان ورطه نابودی بکشند؟ و اگر چنین کنند، سناریوهای احتمالی آن چه خواهد بود؟ و از همه مهم‌تر، آیا مردم افغانستان اجازه این تکرار تلخ را خواهند داد؟

واقعیت این است که شرایط کنونی افغانستان با گذشته تفاوت بنیادین دارد. این کشور دیگر نه شبیه دو دهه پیش است و نه قابل مقایسه با دهه ۹۰ میلادی. در آن دوران تاریک، همین چهره‌های تکراری و آلوده، مردم افغانستان را در خدمت پروژه‌های خارجی قربانی و خفه کردند. خود را با القابی چون رهبر قومی، مذهبی، زبانی و سمتی به جامعه تحمیل کرده بودند و در ظاهر مدافع ملت بودند، اما در باطن، خون همین مردم را می‌مکیدند. امروز اما، همین افراد منفورترین چهره‌ها نزد مردم‌اند؛ نه اعتمادی به آن‌ها باقی مانده و نه کسی حاضر است از آنان پشتیبانی کند یا در کنارشان بایستد.

از سوی دیگر، افغانستان امروز صاحب اردوی منظم، ساختاری اداری منسجم، سازمان‌ استخاراتی نیرومند، پایه‌های مردمی استوار و رهبری اسلام‌گرا، مردم‌دوست و میهن‌پرست است؛ رهبری‌ای که بارها آمادگی خود را برای فداکاری در راه دفاع از کشور و سرزمین، ملت و خاک میهن اثبات کرده است. افزون بر آن، سیاست داخلی و خارجی حکومت فعلی کاملاً شفاف و روشن است؛ در عرصه داخلی، آرامش، رفاه، امنیت و آبادانی مردم در اولویت قرار دارد؛ و در عرصه بین‌المللی، اصولی چون احترام متقابل، منافع مشترک و پرهیز از زیان‌رسانی به دیگران پایه سیاست خارجی و اولویت است.

امروز همسایگان به‌خوبی می‌دانند، و اگر ندانند، باید بدانند که تنها مرجع مشروع برای تعامل و گفت‌وگو با افغانستان، حکومت فعلی و مسئول این کشور است. فقط همین حکومت صلاحیت دارد به نمایندگی از مردم سخن بگوید و هر طرف به آن مراجعه کند، کوبیدن درِ خانه‌های دیگر و بازگشت به مهره‌های شکست‌خورده‮ی گذشته و تجارب سابقه، نه تنها برای افغانستان، بلکه برای خود آن کشورها نیز نتایج ناگواری در پی خواهد داشت. این نوع رویکردهای خام و نسنجیده، دشمنی همیشگی ملت افغانستان را برای آنان به ارمغان خواهد آورد؛ حقیقتی که در همین مدت کوتاه نیز به‌خوبی آشکار شده است.

پس شایسته و بهتر این است که در تعیین سیاست‌ها در قبال افغانستان، این اصول بنیادین مورد توجه قرار گیرند و تعامل با این کشور از مجاری و راه‮‮های مشروع، شفاف و رسمی صورت گیرد و در اولولیت قرار داده‮شود.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version