عبدالمجید دوستی
هر کشوری در هر کجای دنیا برای خودش استقلال و آزادی دارد. برای ملتش نان گرم و آب سرد کشورش از سفرهٔ رنگین دیگران لذیذ‌تر و بامزه‌تر است. هرگز تن به وطن‌فروشی نمی‌دهد و در مقابل حربه‌های دشمنان و مترسکان قانون‌گزارِ جهانی سپر نمی‌اندازد. عِرق ملی دارد و وطنش حکم ناموسش را برایش امضا می‌کند. در خارج از کشورش هر تصمیمی درخصوص خاکش گرفته شود، برایش ملاک اعتبار نیست و وقعی بر آن نمی‌نهد. در داخل خاک و میهن پاکش تا جان دارد و نفس می‌کشد، مدافعانه و مبارزانه شمشیر می‌زند و سینه سپر می‌کند.
اما در کنار تمام اینها، در این هیاهو و همهمهٔ جهانی و رسم و رسوم قوانین بین‌المللی، باید برخی ملاحظات را درنظر داشت و در حد امکان برایش ارزش و اهمیت قایل شد. یکی از این موارد جهانی شناخته‌شدن هر کشوری در جهان از سوی رهبران جهانی و کشورهای جهان اول است. این امر باعث می‌شود راه‌ها برای تعاملات و تبادلات با سایر کشورها تسهیل شود و بستر روابط دیپلماتیک و قراردادهای تجاری فراهم گردد. پس از آن راحت‌تر می‌شود از دل زمینِ انزوا به بیرون جوانه زد و برخاست و زودتر شکوفهٔ آزادی زد و گل استقلال تحویل داد.
فراموش نشود که افغانستان در قدم اول یک کشور آزاد و مستقل و اسلامی است که زیر پرچم امارت اسلامی زندگی می‌کند و معدن تحقق ارزش‌های دینی و گورستان امپراتوری‌هاست. خون‌های ریخته‌شده و جان‌های فداشده بهای این آزادی و استقلال است. در گذشتِ سه سال اخیر شاهد موفقیت‌های عظیمی در حوزهٔ اداری کشور توسط مسئولان و بزرگان مخلص بودیم. کامیابی‌هایی را در عرصه‌های گوناگونِ زیربنایی و تأسیساتی تجربه کردیم که از دید دشمنان و خائنان هرگز ممکن به نظر نمی‌رسید و تحقق‌شان در دورنمای سال‌های بسیار دراز به چشم می‌آمد نه این‌قدر زود. اما علی‌رغم سخنان ناامیدکننده و دل‌سردکننده، روشنایی آفتاب رشد و تعالی خیلی زود از پشت ابر بیرون جهید و عالم را منور کرد و زمستان اشغال به سر آمد و بهار آزادی با نوید جان‌فزا از راه رسید.
با وجود این میمنت و مکرمت الهی و شهامت و شجاعت اسلامی در آزادسازی افغانستان و بازپس‌گیری استقلال ملی کشور، مطابق پالسی‌های سیاسی و روابط بین‌المللی ضرورت است که این کشور در دنیا به رسمیت شناخته شود. این عملیات ممکن است مدتی یا مدت‌ها به طول بینجامد و پروسه‌اش طولانی شود‌. همچنین برای تحقق آن دادوستدهایی در میان باشد و پاپس‌گذاشتن بخواهد تا گامی به جلوتر برداشته شود.
اینکه برای تحقق این مهم حکومت حاضر افغانستان چه بهایی را باید پرداخت کند و از چه ارزش‌های دینی و ملی بگذرد، جای سؤال دارد؛ اما مسلّم است که هرگز این امر حاد و حیاتیِ به‌رسمیت‌شناخته‌شدن محل نزاع برای دورزدن آرمان‌های دینی و ملی نخواهد بود و هیچ عقب‌نشینی برای دریافت برگ سبزِ به‌رسمیت‌شناخته‌شدن وجود نخواهد داشت؛ زیرا چراغ سبز نشان‌دادن و جلب رأی مثبت دشمنان چه فرقی با همان تن‌دادن به اشغال‌شدن کشور و اجازه‌دادن به مداخله‌گری در تصمیم‌گیری‌های کشوری خواهد داشت؟ کلا و حاشا!
با احکام اسلامی و قوانین همسو با آن که اکنون در افغانستان جاری می‌شود، هر کشوری که افغانستان را به رسمیت بشناسد، از آن استقبال می‌شود، و الا اصلاً جای ترس و هراس و دلهره از ردشدن از این آزمون نهایی در مجمع جهانی نیست، چون خدایی که با نگون‌بختی دشمنان تادندان‌مسلح را از افغانستان بیرون راند و پوزه‌شان را به خاک ذلت مالید، همان خداوند سینه‌ها را برای پذیرفتن و مسیرها را برای راه‌یافتن باز خواهد کرد.
روسیه در این روزها اولین کشوری است که به این مسئله چراغ سبز نشان داده و قرار است بدون کدام چشم‌داشتی افغانستان را به آغوش بپذیرید. خیلی دور نیست که سایر کشورها نیز یکی پس از دیگری به این رخداد تاریخی تن بدهند و خودشان پیشنهاد کنند.
دیر یا زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version