نویسنده: عادل افغان
سوم ماه می هر سال، به نام روز آزادی مطبوعات در جهان تجلیل می‌شود. در این روز، نظریات و تبصره‌های متنوعی دربارهٔ وضعیت مطبوعات و خبرنگاران درجهان ارائه می‌شود.
آن وقت، همین موضوع سرخط بعضی از رسانه‌های مطرح جهانی است. رسانه‌های مذکور در کنار کشورهای دیگر، سخنان و نظریات عده‌ای از نهادها را درباره وضعیت رسانه‌ها و خبرنگاران در افغانستان تحت پوشش قرار داده‌اند.
در گزارش های آنان از زبان برخی از نهادهای حامی این رسانه‌ها گفته شده که این نهادها از هدایات جدیدی که برای افزایش محدودیت‌ها بر رسانه‌ها در افغانستان، اعمال فشار بر خبرنگاران برای خودسانسوری و محدود کردن استقلال رسانه‌ها صادر شده، ابراز نگرانی کردند.
به گفتهٔ این منبع، در ۱۲ ماه گذشته، ۱۳۶ مورد نقض آزادی رسانه‌ها و خبرنگاران ثبت شده است که ۷۳ مورد آن تهدید و ۶۴ مورد بازداشت خبرنگاران بوده است. در این گزارش‌ها مرکز خبرنگاران افغانستان، سازمان حمایت از خبرنگاران افغان در بیرون از کشور و یک سازمان حقوق بشر به نام (روا داری) از محدودیت بر رسانه‌ها، فشار و سانسور ابراز نگرانی کرده‌اند. آنان همچنان اضافه کردند که هدایات و اقدامات اخیر طالبان در عرصهٔ رسانه مخرب است.
تبصره:
دو پاراگراف بالا دارای نکات مهمی در مورد خبرنگاران و رسانه‌های افغان در رسانه‌های بین المللی بود، اما سؤال اصلی این است که وضعیت حقیقی رسانه‌ها و خبرنگاران افغان در افغانستان چگونه است؟ در شروع می‌خواهم مختصرا به پس منظر تاریخی رسانه‌ها و خبرنگاران در افغانستان در دو دههٔ گذشته اشاره کنم.
تقریباً دو دهه قبل، پس از حملهٔ قوت‌های غربی به رهبری آمریکا به افغانستان، این کشور عملاً در تمامی عرصه‌ها اشغال شد. اشغال فرهنگی، بخش مهمی از این اشغال بود که راه را برای اشغال نظامی هموار کرد و سرمایه گذاری زیادی روی رسانه‌ها انجام شد.
رسانه‌ها به چند بخش تقسیم شدند، یک گروه رسانه‌های حکومتی بودند که قدرت و کنترل آنان همه در اختیار ادارهٔ سابق بود و آشکارا به نفع ادارهٔ قبلی و اشغال و علیه امارت اسلامی و مخالفان اشغال تبلیغ می‌کردند.
دومین گروه از رسانه‌ها تحت تاثیر و حمایت مستقیم سفارت‌ها، ایساف، ناتو، استخبارات خارجی و دیگر ادارات مختلف قرار داشتند، آنان به این رسانه‌ها پروژه و پروگرام می‌دادند، امکانات‌شان را فراهم می‌کردند و به این صورت به هدف ادامهٔ اشغال و همچنین برخلاف فرهنگ و ارزش‌های اصلی ملت افغانستان و به هدف ترویج فرهنگ غربی کار می‌کردند.
سومین گروه از رسانه‌ها، اما مربوط احزاب سیاسی، باندها، جنگسالاران و قومندانان جنگ‌های داخلی بودند که در کنار اشغال ایستادند، و از طریق رسانه‌ها تلاش می‌کردند تا چهره‌های زشت خود را در میان ملت و مردم خوب جلوه دهند.
چهارمین و کوچک‌ترین گروه آن رسانه‌های انگشت‌شماری بودند که نشرات‌شان تا حدودی خوب بود، اما بازهم زیراثر گروه‌های سه‌گانهٔ از رسانه‌های بالا قرار می‌گرفتند، این رسانه‌ها جواب‌گوی هیچ کسی نبودند، هرچه که دلشان می‌خواست یا حامیان مالی آن‌ها به آنان می‌گفتند، همان را نشر می‌کردند، ارزش‌ها برایشان مهم نبود، مالیه پرداخت نمی‌کردند و از هر کسی و ارزشی برایشان بالاتر بود.
با آمدن امارت اسلامی روی کار، رسانه‌های گروه اول مربوط امارت اسلامی شد تا تحت مدیریت سالم قرار بگیرند و مطابق قوانین، ارزش‌ها و فرهنگ‌های کشور نشرات داسته باشند. رسانه‌های گروه‌ دوم، اما دو تقسیم شدند یک گروه کاملا متوقف شدند چون منابعشان خشک شد و دیگر اربابان‌شان به آنان چیزی نمی‌داند و مسئولین و خبرنگاران‌شان به خارج فرار کردند. بخش دوم‌شان ماندند وبا قبول اصول ژورنالیستی و قوانین جاری هنوزهم نشرات می‌کنند. و رسانه‌های گروه سوم اکثرشان متوقف شده‌اند، مسئولین‌شان فرارکردند، آنان دیگر بی‌موضوع و بی‌مضمون ماندند، تعدادی از آنان هنوز هم پابرجا هستند، اما مطابق با اصول و قوانین نشرات می‌کنند. رسانه‌های گروه چهارم تا حدود زیادی اصلاح شده‌اند، که بعضی از رسانه‌های سه گروه دیگر هم با آنان یکجا شده‌اند که تعدادشان اکنون زیاد است و مطابق با قوانین جاری و ارزش های اسلامی و افغانی نشرات می‌کنند و اگر کدام وقتی سرپیچی کردند، باید جواب‌گوی قانون باشند و بس.
امارت اسلامی بدون درنظرداشت کدام تبعیضی، با این رسانه‌ها همکاری زیادی کرده، گذشتهٔ شان را فراموش کرده، مالیهٔ سنگین و جریمه‌های مالیه را معاف کرده، دربارهٔ نشرات و برنامه‌های سال‌های قبل از آنان پرسان نکرده و در کل برای اصلاح آنان تلاش کرده و در این بخش به آنان زمان کافی داده است. هم اکنون آن عده از رسانه‌ها که مطابق قوانین موجودهٔ نشرات می‌کنند، با اطمینان قلبی کار می‌کنند، امنیت خبرنگران تامین است و با هیچ مشکلی مواجه نیستند.
اگر رسانه یا خبرنگاری از اصول و قوانین سرپیچی کرد، از طرف ادارهٔ مربوطه برای وضاحت خواسته می‌شود و با احترام کامل دربارهٔ سرپیچی و اشتباهش سؤال می‌شود‌.
امارت اسلامی حتی در مقابل آن عده از رسانه‌هایی که کارهای‌شان مخالف اصول است از صبر و مهربانی کار می‌گیرد و برای اصلاح‌شان، به آنان توصیه می‌کند.
اگر واقعیت‌ها و حقایق نادیده گرفته نشوند، رفتاری که در افغانستان با رسانه‌ها و خبرنگاران صورت می‌گیرد، حتی در کشورهایی که خود را رهبران رسانه‌ها و مدعیان آزادی بیان معرفی می کنند، وجود ندارد.
شما ببینید غرب و رژیم اجیر و ظالم یهودی صهیونیستی در شش ماه گذشته چه کارهایی که با خبرنگاران غزه انجام نداد؟ چند خبرنگار در آنجا از بین برده شدند، چند نفر دیگر را مجروح کردند و چند نفر دیگر را اجازهٔ پوشش خبری دادند؟ در عین حال که همه مدعیان به نام آزادی بیان پشت این رژیم ظالم و ستمگر ایستاده‌اند. یک روز هم در مورد آن‌ها کسی چیزی نگفت! از این اگر بگذریم، در کشورهای آمریکایی، اروپایی، عربی و کشورهای منطقه و همسایه در حال حاضر صدها روزنامه‌نگار در زندان‌ها هستند، شکنجه و کشته می‌شوند، اما هیچ کس در این مورد چیزی نگفت! همچنین، سخت‌ترین قوانین علیه رسانه‌ها و خبرنگاران در این کشورها اعمال می‌شود، اما یک روز هیچ‌کس در این مورد چیزی نگفت! اما در افغانستان که رسانه‌ها وارد چوکات قانونی شده‌اند، به آن‌ها توصیه حفظ ارزش‌ها می‌شود، امنیت آن‌ها تقویت شده است و در صورت سرپیچی، برای ارائهٔ وضاحت خواسته می‌شوند، امروزه تمام غرب این را پایمالی آزادی بیان و زیرپا کردن آزادی مطبوعات می‌نامند.
مطلب اصلی این است که آمریکا و بطور عموم غرب، بعد از شکست‌شان دشمنی با ما را از هر طرف جستجو می‌کنند، آزادی بیان اصلا نزد آنان مفهومی ندارد و این حق آنان هم نیست، آنان در هر چیز منافع خود را می‌طلبند و کوشش می‌کنند تا در این بخش حکومت افغانستان را متهم کرد، اما الحمدلله اکنون همه چیز برای ملت، رسانه‌ها و خبرنگاران واقعی واضح است، این نوع پروپاگندا و تبلیغات هیچ چیزی را تغییر نمی‌دهد و همانند سابق بازهم رسوا می‌شوند، و در این جنگ تبلیغاتی ناکام خواهند شد. ان‌شاءالله

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version