خداوند مردانی را در دنیا خلق کرده است که بیش از یک نفر هستند. به‌تنهایی کار چندین لشکر را انجام می‌دهند. بودن‌شان چراغ امید را در دل هزاران نفر روشن می‌کند. منبع امید و چشمهٔ پیروزی هستند. در هر میدان که قدم بگذارند دست خالی و شمشیر شکسته برنمی‌گردند، بلکه یا پیروز و با قامت ایستاده برمی‌گردند یا در راه حق و هدف والای خودشان ایستاده شهید می‌شوند اما پیش اغیار زانو خم نمی‌کنند. هر مسئولیتی را در هر حیطه‌ای با کامیابی و سربلندی به سرانجام می‌رسانند. این‌چنین انسان‌ها در دنیا بسیار نیستند، بلکه نادر و نایاب هستند؛ البته در هر سرزمینی به تعداد انگشتان دست پیدا می‌شوند. به ویژه در شرایط بحرانی و اوضاع حساس که سخن از کشور باشد و خون و ناموس ملت‌شان در خطر و تهدید باشد، خودشان را می‌رسانند و شوکت و مکنت دینی و ایمانی‌شان را به دست‌درازکنندگان نشان می‌دهند و از آنان زهر چشم می‌گیرند.
خلیفه سراج‌الدین حقانی یکی از همین رامردان و مجاهدان سترگ است که نامش برای ناآرام‌کردن دشمنان و لرزاندن ستون‌های کاخ ظلم و استبداد کافی است. شخصیتی که در طول دوران جهاد افغانستان در خفا به سر برد و حوصله‌مندانه و مدبرانه‌ صحنه‌های نبرد علیه اشغالگران و استعمارگران را مدیریت و کنترل کرد. نه از کمبود تسلیحات ناامید شد نه از پیروزنشدن‌های کوتاه‌مدت، بلکه ایمان به خدا و باور به وعده‌های پیروزی را نصب‌العین خودش قرار داد و شجاعانه و امیدوارنه به پیش تاخت و صف دشمنان را درهم کوبید. برنامه‌های دقیق آزادسازی کشور و ملت را از زنجیر بردگی و مظلومیت گام‌به‌گام و صبورانه پیش برد و مرحله‌مرحله موفقیت کسب کرد. امروز پس از استقلال و پیروزی امارت اسلامی علیه اشغالگر بزرگ به نام آمریکا و متحدان بی‌شمارش، موعد آن رسید که این شخصیت پرهیبت عملاً وارد میدان سیاست شود و رخ بنمایاند. هنرمندی قهارانهٔ خویش را در تعاملات سیاسی به نمایش بگذارد و هیبت و جلالت مردان خدا را به روی دشمنان و ترسوهای بزدل نشان بدهد. کاریزماتیک‌بودن خویشتن را در صحنهٔ نبرد و جنگ به کار ببرد و بیش از آن، در میدان سیاست و دیپلماسی مدیریت و سیاست و کاربلدی‌اش را به اجرا بگذارد. بقبولاند که در هر زمان و هر مکان و به فراخور هر شرایطی، آماده و مصمم است و هرگز اجازه رجزخوانی و ترس‌اندازی را علیه کشورش و ملتش به کسی و کشوری نمی‌دهد. نه بودن در لیست سیاه سازمان‌ها او را می‌ترساند و از آرمان‌هایش برمی‌گرداند نه تعیین جایزه‌های دلاری برای به دام‌انداختنش و دستگیرکردنش او را به ایستادن و متوقف‌کردن برنامه‌های جهادی و آزادی وامی‌دارد.
امروزه که افغانستان پس از سالیان طولانی به لطف و مرحمت الهی و تدبیر و برنامه‌ریزی بزرگان دلسوز و همت و غیرت مجاهدان سربرکف و جان‌بردست،
از سلطهٔ اشغالگران و یوغ استعمارگران آزاد شد، وقت آن رسیده است که این بزرگان و قهرمانان وارد عرصهٔ سیاست و دیپلماسی شوند و از طریق روابط ملی و بین‌المللی گام‌های بعدیِ موفقیت را طی کنند.
سفر الحاج خلیفه سراج‌الدین حقانی به دبی و ملاقات صورت‌گرفته با امیر دبی حاکی همین روایت پیش‌رو است و بیانگر این است که خلیفه صاحب تنها مرد جنگ و نبرد نیست، بلکه در برخوردها و تعامل‌ها نیز دستی بر آتش دارد و خاموشانه اما سنجیده به پیش می‌رود.
ترس و لرز دشمنان و پاپوشی‌دوزی و تهدیدگری و یادآوری روزهای سخت گذشته، برای جلوگیری از پیشروی ایشان در میادین دیپلماسی، این نتیجه را می‌رساند که دشمنان داخلی و خارجی و شکست‌خوردگان چقدر از ایشان و ابهت‌شان در هراس هستند و از موفقیت ایشان بیمناکند.
این‌همه از لطف و کرم و عنایت خداوند است که به مردان راه خویش می‌بخشد و با نعمت‌های بی‌‌شمارش آنان را می‌نوازد.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version