نویسنده: داکتر پژواک

با روی کار آمدن طالبان در افغانستان پرسشی جدی مطرح است که آیا جهان به سمت تعامل و همکاری با طالبان حرکت می‌کند یا به حمایت از بغاوت‌گران و مخالفان روی می‌آورد؟

در این نوشتار، تلاش می‌کنیم به دلایل و نتایج احتمالی این پرسش بپردازیم و از زاویه‌ای واقع‌گرایانه به تحلیل اوضاع افغانستان و رویکرد جهانیان نسبت به طالبان و مخالفان آن بپردازیم.

تقابل میان طالبان و بغاوت‌گران؛ چرا گروه‌های مخالف ناکام مانده‌اند؟

با گذشت بیش از دو دهه از حضور قدرت‌های جهانی و حمایت گسترده آن‌ها از گروه‌های مخالف طالبان، نتایج مطلوب حاصل نشده است.

طالبان به‌رغم اقدامات نظامی و کمک‌های گسترده بین‌المللی به گروه‌های مخالف، توانسته‌اند جایگاه خود را در افغانستان تحکیم کنند.

نیروهای مقاومت، هرچند که در سال‌های گذشته از حمایت مالی، نظامی و دیپلماتیک گسترده‌ای برخوردار بودند، نتوانستند طالبان را به طور کامل شکست دهند یا حتی تهدید جدی‌ای برای آن‌ها ایجاد کنند.

به‌نظر می‌رسد که کاهش حمایت‌های بین‌المللی، به همراه مشکلات داخلی و عدم انسجام در رهبری بغاوت‌گران، منجر به کاهش توانایی این گروه‌ها در رویارویی با طالبان شده است.

گروه‌های مقاومت نتوانستند اعتماد و حمایت کامل مردم افغانستان را جلب کنند و در موارد بسیاری به دلیل اختلافات درونی و نبود استراتژی‌های موثر، دچار شکست‌های پی در پی شدند.

این در حالی است که طالبان توانسته‌اند ساختار سیاسی و نظامی خود را به صورت یکپارچه‌تر و منظم‌تری اداره کنند و خود را به عنوان نیرویی قابل اتکا به جهانیان معرفی کنند.

چرا غرب حمایت از بغاوت‌گران را کاهش داده است؟

یکی از دلایل اصلی کاهش حمایت کشورهای غربی از بغاوت‌گران، خستگی عمومی جهان از درگیری‌های بی‌پایان افغانستان است. کشورهای غربی طی سال‌ها میلیاردها دلار هزینه کرده‌اند و نیروی انسانی زیادی را به افغانستان اعزام کرده‌اند، اما نتیجه مورد انتظار حاصل نشده است.

بسیاری از دولت‌های غربی به این نتیجه رسیده‌اند که رویکرد نظامی و تقویت مخالفان طالبان نتوانسته است ثبات پایداری در افغانستان ایجاد کند و اکنون به دنبال راهکارهای دیپلماتیک و اقتصادی برای ثبات منطقه‌ای هستند.

آن‌ها بر این باورند که تلاش برای تعامل با طالبان، هرچند دشوار و چالش‌برانگیز باشد، در مقایسه با تشدید درگیری‌ها و حمایت از بغاوت‌گران، به صرفه‌تر است.

علاوه بر این، نگرانی‌های امنیتی در اولویت بسیاری از کشورها قرار گرفته است. بازگشت تروریسم و ناامنی به افغانستان و احتمال استفاده گروه‌های تروریستی از این کشور به‌عنوان پایگاهی برای حملات جهانی، بسیاری از کشورهای غربی را به این سمت سوق داده که به‌جای تشدید تنش‌ها، به فکر مدیریت طالبان از طریق دیپلماسی باشند.

آن‌ها امیدوارند با تعامل محدود و مشروط با طالبان، بتوانند به گونه‌ای تهدیدهای تروریستی را کنترل کنند و از تشدید بحران جلوگیری نمایند.

چالش‌های بغاوت‌گران؛ چرا از حمایت مردمی بی‌بهره‌اند؟

یکی از عوامل مهم در تضعیف موقعیت بغاوت‌گران، کاهش اعتماد مردمی نسبت به آن‌ها است، مردم افغانستان که سال‌ها درگیر جنگ و ناامنی بوده‌اند، اکنون خواهان صلح و ثبات هستند و از ادامه جنگ و خشونت خسته شده‌اند.

بغاوت‌گران، به‌ویژه رهبران جبهه مقاومت، طی دو دهه گذشته از حمایت‌های مالی و نظامی بین‌المللی برخوردار بوده‌اند، اما نتوانستند وعده‌های خود را در راستای برقراری صلح و امنیت محقق کنند.

علاوه بر این، اختلافات درونی و عدم انسجام در رهبری بغاوت‌گران، آن‌ها را به عنوان نیرویی ضعیف و ناهماهنگ جلوه داده است که قادر به مقابله با طالبان یا ارائه یک جایگزین قابل اعتماد برای حکومت طالبان نیستند، این امر منجر به بی‌اعتمادی بیشتر مردم افغانستان نسبت به آن‌ها شده است.

جهان در حال حاضر، در میان گزینه‌های پیچیده و دشوار، به سمت تعامل محتاطانه با طالبان گرایش پیدا کرده است.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version