نویسنده: عبدالمجيد دوستی

خداوند خالق انسان‌هاست. همهٔ هست و نیست دنیا را با قدرت بی‌نهایت خودش و با یک «کن فیکون» آفریده است. در نقشهٔ بزرگ و زیبای مخلوقات دنیا و ویترین چشم‌گیر آن، انسان ننگین خوش‌تراش آن است. هرچه در این عالم هستی و نمود یافته است و برای انجام کاری و پرکردن خلئی به وجود آمده است، مقصد نهایی و هدف والایش خدمت به انسان و راحت‌ترکردن راه زیستن برای او در این جهان است. در مقابل، والامقام‌‌ترین موجود این جهان که انسان باشد، برای هدفی والاتر و امری مهم‌تر خلق شده است. این موجود خوش‌اندام که از عقل و خرد برخوردار است و بینش و منش دارد، برای عبادت رب جهانیان پا در این جهان گذاشته است؛ چنانکه خداوند فرموده است: «وما خلقت الجن والإنس إلا لیعبدون؛ و نیافریدیم جن و انس را مگر برای آن که بپرستند مرا.» (ذاریات: ۵۶)
آنچه این انسان باید انجام بدهد، ره سپردن سوی مرضیات خداوند و کمایی‌کردن بهشت موعود است. خداوند در کنار تمام این خوبی‌ها و سهولت‌ها که برای انسان عنایت و بدون تقاضا و خواهش او برایش فراهم کرده است، در کنار اینها، برای انجام عبادت‌ و بندگی خودش شیوه‌ای منظم و راه و رسم سالمی را برای انسان به ارمغان آورده است. هم امکانات فراوان زمین و زمان هم راه و روش درست بندگی‌کردن را فرا روی او قرار داده است تا تنها به یک ندای پروردگار لبیک بگوید که توحید و یکتاپرستی است. مسیری که اسلام نام گرفته است و نشان از سلامت دارد و انسان از آن رهگذر هم خداوند را راضی و خشنود می‌کند هم اجر و ثواب کسب می‌کند و در فرجام وارد بهشت ابدی و جنت سرمدی می‌شود؛ چنانکه خداوند فرموده است: «إن الدین عند الله الإسلام؛ همانا دین [پسندیده] نزد خدا اسلام است.» (آل‌عمران: ۱۹)
اسلام کامل‌ترین دین و جامع‌ترین شیوهٔ زندگی است که از سوی خداوند برنامه‌ریزی شده است؛ در قالب قرآن‌کریم فروفرستاده شده است و توسط بهترین برگزیده‌اش، پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم، برای جهانیان تبیین و تشریح شده است تا راه سعادت را برای انسان از خاک‌دان دنیا به‌سوی گلستان آخرت نشان بدهد و دستش را بگیرد و وارد سرای ابدی‌اش نماید و به شرف ملاقات و دیدار خداوند برساند.
ازهمین‌رو، حاکمیت دین اسلام و اجرای قوانین عادلانهٔ آن نویدآور روشنایی در ظلمات ظلم و ستم و پدیدآورندهٔ فضای مناسب و خیرخواهانه برای نوع بشر برای زندگی است. برای گذار از مرحلهٔ بی‌قاعدگی و رهامنشی سرشت بشر که در بندبند وجودش رخنه کرده و در تمام بدنش مستولی است، وجود حاکمیتی مبتنی بر فرامین اسلام و دستورات روشنگرانهٔ نبی خاتم امری ضروری و لازم و اقدامی نیکو و حیاتی است.
آنچه بعد از مدت‌ها و جان‌فدایی‌های فدائیان اسلام و شهدای خونین‌کفن در سرزمین پهناور و خطهٔ بزرگ افغانستان رخ داد و چراغ عدالت را در تاریکنای آن افروخت، تحکیم حاکمیت اسلام و اجرای قوانین اسلامی است.
امارت اسلامی ضامن و تأمین‌کنندهٔ امنیت ملی و تسهیل‌کنندهٔ امورات فردی و اجتماعی با تمسک به قرآن و سنت و آبادکنندهٔ سرزمین رجال‌خیز افغانستان است. امارت اسلامی افغانستان تنها حکومتی است که از وابستگی‌های بین‌المللی و قوانینِ مقید جهانی رهاست و تنها به گفته‌های دین و تحکیم روابط اسلامی پایبند است و برای برقراری نظم جهانی می‌اندیشد. آنچه در مدت کوتاه حاکمیت امارت اسلامی در این اواخر در افغانستان شاهدش بودیم، نمونهٔ بارز اسلامیت امور و دین‌گرایی کامل در عرصه‌های ملی و بین‌المللی است.
در این سلسلهٔ یادداشت‌ها تحت همین عنوان سعی داریم دستاوردهای امارت اسلامی و ارمغان‌های آیندهٔ آن را تک‌تک و به‌صورت برجسته برشماریم و بسان نقاط قوت در کارنامه‌اش ثبت و ضبط کنیم.
امید است در این اقدام و تصمیم شایسته موفقانه عمل کنیم و این عمل به‌عنوان ادای دَینی برای دین و ملت‌ رنجورمان تلقی شود و بشخصه در کاخ بزرگ دین و حاکمیت اسلامی بتوانیم جای یک خشت را بگیریم و جای خالی‌ای را پر کنیم.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version