نویسنده: جاوید ارین

اختلافات بی‌پایان و روزافزون میان مخالفان حکومت سرپرست را می‌توان یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های سد راه فعالیت‌های تخریبی این گروه دانست؛ اختلافاتی که در بیست سال دوره جمهوریت نیز چون سرطانِ لاعلاج دامنگیرشان بود و تا واپسین روزهای سرنگونی‌شان هم پایان نیافت.

پس از به‌قدرت رسیدن حکومت سرپرست، این گروه مغضوب، تلاش‌های بی‌شماری برای ایجاد اتحاد و همبستگی میان خود به‌خرج دادند؛ تلاش‌هایی که در مواردی منجر به ایجاد احزاب بزرگ‌تر و ائتلاف‌های نو شد.

مجمع ملی برای نجات افغانستان یکی از همین ائتلاف‌ها بود که در ماه قوس سال گذشته با عضویت عبدالرشید دوستم، احمد مسعود، کریم خلیلی، عمر داوودزی، رحمت‌الله نبیل، محمد محقق، عبدالرب رسول سیاف، اسماعیل‌خان، تادین‌خان، صادق مدبر، صلاح‌الدین ربانی و عطامحمد نور اعلام موجودیت کرد.

ائتلافی که در آن زمان کورسوی امید برای مخالفان حکومت سرپرست به‌حساب می‌آمد و آنان را امیدوار ساخته بود تا شاید این‌بار بتوانند با صفی واحد و موقفی مشترک، در برابر حکومت سرپرست قد علم کرده و جایگاه از دست‌رفته‌شان را دوباره به‌دست آورند.

این اتحاد که بیش از چهار ماه دوام آورد و توانسته بود مخالفان طالبان را گرد یک میز جمع کند، اما با تعیین عمر داوودزی در تاریخ ۱۹ حمل ۱۴۰۴ به‌حیث رئیس اجرایی شورای ملی برای نجات افغانستان، پایه‌های این ائتلاف نوپا را به لرزه درآورد و از آن روز به‌بعد، شایعات فراوانی درباره اختلافات شدید اعضا بر سر تعیین داوودزی به‌گوش می‌رسید.

بله! همان‌گونه که انتظار می‌رفت، این اتحاد مخالفان حکومت سرپرست نیز کار به‌جایی نبرد و زودتر از آن‌چه تصور می‌شد، به‌سوی فروپاشی رفت؛ جبهه مقاومت و حزب جمعیت نخستین اعضای کلیدی این ائتلاف بودند که با نشر اعلامیه‌هایی، کناره‌گیری‌شان از این ائتلاف را علنی ساختند.

اختلاف بر سر تقسیم وظایف، صلاحیت‌ها و امتیازات، بازهم یکی از عوامل اساسی فروپاشی این اتحاد بود. به‌گفته جبهه مقاومت، دلیل این کناره‌گیری اختلاف در مورد «ساختار، پالیسی‌ها و شیوه مدیریت و کار» بوده، بنا بر این به همکاری خود با مجمع ملی برای نجات افغانستان پایان دادند.

در همین حال، حزب جمعیت اسلامی به رهبری صلاح‌الدین ربانی نیز با تأیید نکات مطرح‌شده از سوی جبهه مقاومت، مبنی بر قطع همکاری با مجمع، تصریح کرد که: «مبانی مورد نظر از طریق مجمع ملی برای نجات افغانستان، به دلایل سیاسی، تخنیکی و واقعیت‌های امروزی حوزه مردمی ما قابل حفظ نیست و ما شامل هیچ‌گونه تصمیم و انتخاب این نهاد نبوده و نیستیم.»

فارغ از جبهه مقاومت و حزب جمعیت، جبهه آزادی افغانستان اما با ترفند دیگری برای فاصله‌گیری از این مجمع، عضویت این جبهه را در مجمع ملی برای نجات افغانستان «شایعه» خواند و آن را با قاطعیت رد کرد و گفت که تا کنون در هیچ نوع ائتلاف یا پیمان سیاسی‌ای که مستلزم کار مشترک میان سازمانی باشد، شامل نبوده است.

آن‌چه از انشعاب زودهنگام جبهه آزادی و حزب جمعیت از مجمع ملی برای نجات افغانستان برمی‌آید، این است که گروه‌های مخالف حکومت سرپرست نه‌تنها از گذشته عبرت نگرفته‌اند، بلکه هنوز هم اسیر منافع شخصی، جاه‌طلبی و اختلافات درون‌گروهی باقی مانده‌اند و هیچ‌گاه حاضر نیستند منافع شخصی خود را کنار بگذارند.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version