نویسنده: محمد باقر ایزدیار

انسان‌هایی که در گذشته و در دوران حاکمیت گروه‌های شر و فساد به خوردن و بردن اموال بیت‌المال خو گرفته بودند و همیشه از همین‌ راه‌های ناجایز و بلکه حرام تغذیه می‌شدند و پوست‌شان با خوردن اموال مردمی و دولتی کلفت شده بود و بعد از سقوط جمهوریت ناچارانه راه فرار را در پیش گرفتند، اکنون خیلی سخت است برایشان که در کنج عزلت و نداری و فقر در دیار غربت و در تنهایی زندگی کنند و روزگار بی‌کسی و بی‌درآمدی را سپری نمایند.

چنین افرادی که گذشته‌ای بسی تاریک و مملو از جنایت و سرقت در کارنامهٔ زندگی کاری و شخصی خودشان دارند و رفتار و کردارشان حاکی از بداخلاقی و زورگویی بوده است، اکنون امیدی به بازگذشت دوباره به خاک افغانستان ندارند و در مخلیه‌شان نیز نمی‌گنجد که اگر برگردند چکار کنند و چطور زندگی را سر نمایند.

از همین رو نهایت تلاششان را می‌کنند و به هر ریسمان پوسیده و کهنه‌ای چنگ می‌زنند و با حراج‌زدن به آبرویشان و بازیچه‌ قرار گرفتن در دستان ایادی غربی و دشمن و کافر، می‌کوشند پناهی برای خودشان پیدا کنند و لقمه‌ای نان به هر قیمتی از سوی هر کسی با پرداخت هر هزینه‌ای برای خودشان مهیا نمایند.

فردی به نام جنرال سمیع سادات، رهبر جبههٔ متحد افغانستان (با به رخ کشیدن سگرت کوبایی به قیمت ۸۰ تا ۱۲۰ دالر) در یک ویدئو با یک پرستژ و خودنمایی خاص و اعتمادبه‌نفس کاذب می‌کوشد به تنهایی علیه حکومت سرپرست افغانستان بشورد و از دشمن همیشگی ملت افغانستان یعنی آمریکا می‌طلبد که از او حمایت همه‌جانبه نماید تا بتواند باری دیگر شانسش را بیازماید و شق‌القمری نماید و گویا به تنهایی ارتشی کامل است.

او از آمریکا به نام دوست یاد می‌کند و از او مستقیماً حمایت سیاسی و لوژستیکی می‌خواهد و می‌گوید که ما خودمان عملاً جنگ را پیش می‌بریم و حکومت مردم‌سالاری را که بعد از آزادی روی کار خواهیم آورد، به نفع آمریکا خواهد بود‌.

اما جدا از اینکه خواستهٔ او ناممکن و ناشدنی و غیرمعقول است، در حقیقت هدف اصلی او نشان‌دادن خویشتن و جستن منابع مالی برای گذران زندگی شخصی در دنیای تاریک غرب و تبدیل‌شدن به یک آلهٔ رقصان دستان پشت صحنه است تا طبق فرمان رؤسای مافوق خویش که هر کاری از او بخواهند، او انجام بدهد و در عوض زندگی او را تأمین نماید.

برای رسیدن به این هدف شخصی چه چیزی آسان‌تر از حاضرشدن در یک مصاحبه‌ای رسانه‌ای و نشان‌دادن خویشتن در قاب رسانه و گفتن سخنانی توخالی و به دور از واقعیت و خط و نشان کشیدن برای ملتی آزاده که خیلی وقت است داستان چنین افرادی را از بر دارند و زوایای پنهان زندگی‌شان در دوران گذشته برایشان روشن شده است.

انسان‌هایی که بنیهٔ محکمی در وطن خودشان نداشتند و به وقت آمدن حکومت سرپرست، خیلی سریع راه فرار را بر قرار ترجیح دادند و به اصطلاح پشت ملت خودشان را خالی کردند، امروز چنین افرادی چطور جرئت می‌کنند نام ملت رنج‌دیدهٔ افغانستان را بر زبان بیاورند و برای آنان فکر و برنامه داشته باشند و به نمایندگی از آنان از دشمنان طلب کمک نمایند و چگونه امیدوارند که سخن آنان گوش شنوایی در این وطن پیدا خواهد کرد که این‌گونه مستقیم صحبت می‌کنند و عملا می‌خواهند با واردکردن دستان پلید دشمن کافر در اوضاع کنونی و روبه‌رشد افغانستان، باری دیگر نقشهٔ ویرانی افغانستان را پیش روی کمرهٔ رسانه‌ بیان کنند و بخواهند که این ملت را دوباره برگردانند به همان ایام تلخ جنگ و گریز و خون.

همچنین از آمریکایی که مدت بیست سال در خاک افغانستان هر گونهٔ تجاوز و ویرانی و خرابی را به بار آورد و عملاً ملت افغانستان را از راه رشد و ترقی باز داشت و به یک مصرف‌کنندهٔ محض با بدیهی‌های زیاد تبدیل کرد و بازار فحشا و فساد را رونق بخشید، دوست می‌نامد و هم‌پا و هم‌دوش می‌داند.

هویداست که چنین افرادی اصلاً خواسته‌ای مثبت برای ملت ندارند و تنها با بازیگری در پیش روی رسانه‌ها دنبال اهداف شخصی و منافع فردی هستند و دیگر هیچ.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version