نویسنده: داکتر پژواک

افغانستان، این سرزمین کهن با تاریخ پرفراز و نشیب، همواره نقطه‌ای حساس در معادلات ژئوپلیتیک جهانی بوده است.

موقعیت جغرافیایی استراتژیک آن، در کنار مردمی مقاوم و فرهنگی غنی، این کشور را به مرکز توجه قدرت‌های بزرگ جهانی تبدیل کرده است.

در عین حال، تاریخ این ملت آمیخته با داستان‌هایی از جهاد و خیانت، پیشرفت و عقب‌گرد، وحدت و شکاف‌های عمیق داخلی است.

افغانستان به تعدد در طول تاریخ به عنوان سنگر جهاد در برابر تجاوزهای خارجی نقش ایفا کرده است.

از شکست تاریخی نیروهای بریتانیایی در قرن نوزدهم گرفته تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۱۹۸۰، این کشور همواره نمونه‌ای از ایستادگی و جهاد بوده است.

در این میان، مبارزات مردم افغانستان در برابر اشغال‌های خارجی از جمله مهم‌ترین فصل‌های تاریخ این ملت ثبت شده است.

شکست شوروی و تهاجم‌های صلیبی به افغانستان، نمونه‌هایی از ایثار و اتحاد مردم افغانستان است که همواره برای دفاع از دین، خاک و آزادی خود جانفشانی کرده‌اند. نباید فراموش کرد که این جهادها به تنهایی برای پیشرفت و ثبات کافی نیستند و بدون مدیریت صحیح داخلی، دستاوردهای حاصل از این مبارزات به سرعت به چالش کشیده می‌شوند.

یکی از ویژگی‌های تاریخ افغانستان، وجود شکاف عمیق میان قهرمانان و خائنان است. در حالی که بسیاری از مردان و زنان این سرزمین با فداکاری‌های بی‌نظیر خود از مرزهای ملی و ارزش‌های دینی دفاع کرده‌اند، برخی دیگر در قالب مقامات دولتی یا رهبران سیاسی به خیانت و فساد روی آورده‌اند.

در دوران معاصر، به‌ویژه پس از سقوط جمهوری در سال ۲۰۲۱، این شکاف بیش از پیش آشکار شد.

برخی از مقامات بلندپایه دولتی به اتهاماتی چون معامله با دشمنان خارجی، فساد مالی گسترده و خیانت به منافع ملی متهم شده‌اند.

یکی از بحث‌برانگیزترین چهره‌های سیاسی افغانستان در سال‌های اخیر، امرالله صالح، معاون اول رئیس‌جمهور پیشین بود.

صالح و حلقه نزدیک به او به دلیل فساد مالی گسترده، سوءاستفاده از قدرت و تسهیل نفوذ بیگانگان در ساختارهای امنیتی کشور مورد انتقاد شدید قرار گرفتند.

گزارش‌هایی منتشر شده است که نشان می‌دهد افراد نزدیک به او در پروژه‌هایی چون کشیدن سیم خاردار در امتداد خط دیورند و انتقال مبالغ هنگفت به خارج از کشور نقش داشته‌اند.

این اقدامات نه تنها منافع ملی را تهدید کرد، بلکه اعتماد عمومی به نهادهای دولتی را نیز به شدت کاهش داد.

از سوی دیگر، رهبران شورای نظار (گروه شر و فساد) و دیگر گروه‌های مشابه نیز به دلیل جنایات جنگی و سوءاستفاده از قدرت، یادآور یکی از تاریک‌ترین دوران‌های تاریخ افغانستان هستند.

قتل عام‌ها و غارت‌هایی که در مناطقی چون کابل و افشار رخ داد، همچنان در حافظه جمعی مردم زنده است.

افغانستان امروز، بیش از هر زمان دیگری، به شفافیت تاریخی و پاسخگویی نیاز دارد.

نسل‌های آینده این حق را دارند که از حقایق تاریخی آگاه شوند و بدانند چه کسانی در بزنگاه‌های حساس به منافع ملی خیانت کرده‌اند.

بازخوانی تاریخ و افشای حقایق پنهان‌شده نه تنها به جلوگیری از تکرار اشتباهات گذشته کمک می‌کند، بلکه پایه‌ای برای ایجاد آینده‌ای روشن‌تر و پایدارتر خواهد بود.

افغانستان، علی‌رغم تمام چالش‌های پیش رو، ظرفیت‌های بالقوه‌ای برای بازسازی و پیشرفت دارد. این کشور نیازمند رهبری صادق و متحد است که بتواند مردم را از سایه اختلافات و بحران‌های داخلی به سوی وحدت و همبستگی سوق دهد.

تاریخ افغانستان، با تمام تلخی‌ها و فراز و فرودهایش، گواهی بر این حقیقت است که این ملت می‌تواند از دل خاکسترها برخیزد و دوباره سرنوشت خود را به دست گیرد.

تنها با یادگیری از اشتباهات گذشته و تأکید بر ارزش‌های مشترک ملی و انسانی است که می‌توان مسیری روشن برای آینده این سرزمین ترسیم کرد.

توجه: نوشته ها، مقالات و نظریات منتشر شده از صدای هندوکش تنها بیانگر نظر نویسندگان است، موافقت صدای هندوکش برایشان شرط نیست.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version